۩۞۩ FACE OF WAR۩۞۩

دانلود-عکس-مطلب و...

۩۞۩ FACE OF WAR۩۞۩

دانلود-عکس-مطلب و...

فشارها برای کناره گیری زود هنگام تونی بلر، افزایش یافت

به دنبال بازداشت مجدد مشاور ویژه تونی بلر در امور خاورمیانه و حتی احتمال بازجویی مجدد از شخص نخست وزیر، فشارهای سیاسی برای کناره گیری زودهنگام بلر از قدرت افزایش یافت.
نشانگر
به دنبال بازداشت مجدد مشاور ویژه تونی بلر در امور خاورمیانه و حتی احتمال بازجویی مجدد از شخص نخست وزیر، فشارهای سیاسی برای کناره گیری زودهنگام بلر از قدرت افزایش یافت.
«دیوید کامرون» رهبر حزب مخالف محافظه کار انگلیس چهارشنبه در نشست پرسش و پاسخ هفتگی مجلس عوام با ذکر موارد متعددی از ناکامیهای اقتصادی، اجتماعی، سیاست خارجی و درمانی دولت کارگری، به تونی بلر گفت کناره گیری او «منافع ملی کشور» را تامین می کند.
این شدیدترین حمله به نخست وزیر انگلیس برای کناره گیری از قدرت است.
بلر پیشتر وعده کرده حداکثر تا سپتامبر (شهریور) از مقامش کناره گیری می کند و عموم گمانه زنی‌ها حاکی از جانشینی گوردون براون وزیر خزانه داری به جای وی می باشد هر چند احزاب مخالف خواستار برگزاری انتخابات سراسری برای تعیین حزب پیروز و نخست وزیر آتی شده اند.
در فضای ناخوشایند سیاسی جاری که حزب حاکم کارگر را در بر گرفته است، ماجرای اهدای وجوه نقد به جناح تونی بلر در مقطع انتخابات سراسری در بهار سال گذشته، که در ازای دریافت القاب خاص و عضویت در مجلس موروثی اعیان صورت گرفت، اندک اندک به معضلی عمده برای نخست وزیر انگلیس بدل شده بگونه ای که احتمال می رود همین عامل موجب کناره گیری زود هنگام وی شود.
لرد «مایکل لیوی» مشاور ویژه بلر، نماینده مجلس اعیان، از یهودیان هوادار اسراییل و کسی که متهم است وجوه نقد اهدایی به حزب کارگر را جمع آوری کرده است سه شنبه برای سومین بار بازداشت و پس از بازجویی در یکی از قرارگاههای پلیس، به قید وثیقه آزاد شد.
در گذشته یک بار خود بلر هم در رابطه با همین پرونده توسط پلیس بازجویی شد که در تاریخ انگلیس بی سابقه بود.
«راس ترنر» از نزدیکان تونی بلر و مدیر ارتباطات دولت و دفتر نخست ‌وزیری نیز ماه گذشته در همین رابطه دستگیر و بازجویی شد ولی به قید ضمانت آزاد گردید.
اما نکته جالب اینجاست با وجود آن که افزایش فشارهای اخیر بر تونی بلر از سوی هم حزبیهایش ناشی از افشای افتضاح فروش القاب در برابر پول می باشد ولی کامرون امروز به این موضوع اصلا اشاره نکرد و با استفاده از فضای بوجود آمده فهرستی بلند بالا از دیگر ناکامیهای دولت کارگری به رهبری بلر را دستمایه درخواستش برای کناره گیری زودهنگام وی قرار داد.
حزب محافظه کار خود نیز معمولا در رابطه با دریافت وجوه هنگفت از سرمایه داران و افراد علاقمند به کسب القاب ویژه و یا ورود به مجلس اعیان حزبی آلوده محسوب می شود و شاید خودداری کامرون از اشاره به افشای افتضاح جدید مالی در حزب حاکم کارگر به همین خاطر بوده است.
کامرون چهارشنبه گفت، در حالی که وزیران کابینه بلر برای کمک به او آب را به درون برکه دولت هدایت می کنند، ولی نخست وزیر آبهای وارده را به هدر می دهد.
وی افزود، دولت انگلیس هم اکنون نسبت به اتخاذ خط مشی سیاست خارجی واحد دچار تشتت شده است و در حال حاضر نزاعی سخت درون حزب برای تعیین نخست وزیر بعدی در گرفته است.
کامرون همچنین بروز بحرانهای دیگر در وزارت کشور، نظام خدمات درمانی و آموزش را دستمایه های دیگری برای درخواست جدی برای کناره گیری بلر اعلام کرد.

زندگی نامه دکتراحمدی نژاد

دکتر محمود احمدی نژاد در سال 1335 هجری شمسی در روستای ارادان از شهرستان گرمسار، چشم به جهان گشود و از یک سالگی به همراه خانواده در تهران اقامت گزید. وی دوران تحصیلات ابتدایی ، راهنمایی و متوسطه خود را در این شهر گذراند و در سال 1354 با کسب رتبه 132 کنکور سراسری گزینش دانشجو، تحصیلات عالی خود را در رشته مهندسی عمران دانشگاه علم و صنعت آغاز کرد و در سال 1365 در مقطع کارشناسی ارشد همان دانشگاه پذیرفته شد و در سال 1368 به عضویت هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت در آمد و در سال 1376موفق به دریافت مدرک تحصیلی دکترای مهندسی و برنامه ریزی حمل و نقل از دانشگاه علم و صنعت گردید . ایشان به زبان انگلیسی آشنایی دارند و طی سال های تدریس در این دانشگاه و تدوین مقالات و پژوهش های متعدد علمی ، راهنمایی ده ها پایان نامه کارشناسی ارشد و دکترای تخصصی در زمینه های مختلف مهندسی عمران ، راه و حمل و نقل و مدیریت ساخت را بر عهده داشته است.

دکتر احمدی نژاد پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در کسوت دانشجو و با شرکت در مجالس مذهبی و سیاسی وارد فضای سیاسی جامعه شد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با توجه به حضور در دانشگاه از پایه گذاران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران بود و در دوران جنگ تحمیلی به عنوان داوطلب بسیجی در قسمت های متعدد جبهه به ویژه مهندسی رزمی به خدمت پرداخت و این مهم را تا پایان دوران دفاع مقدس ادامه داد. دکتر احمدی نژاد متاهل و دارای سه فرزند- دو پسر و یک دختر – می‌باشد.

مهمترین مشاغل دکتر احمدی نژاد:

•  فرماندار ماکو
•  فرماندار خوی
•  مشاور استاندار کردستان
•  مشاور فرهنگی وزیر فرهنگ و آموزش عالی در سال 1372
•  استاندار استان اردبیل در سال های 1372 تا 1376
•  عضو هیات علمی دانشکده عمران دانشگاه علم و صنعت از سال 1368 تا کنون
•  شهردار تهران از سال 1382 تا 1384
•  ایشان در نهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در سوم تیرماه 1384، از سوی ملت ایران به عنوان رییس جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد.

دکتر احمدی نژاد علاوه بر تدریس ، راهنمایی دانشجویان و پرداختن به امور اجرایی، در زمینه‌های ذیل نیز فعالیت داشته است:

•  روزنامه نگاری و نگارش مقالات متعدد سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و اقتصادی
•  مدیر مسوول روزنامه همشهری و راه اندازی همشهری محله در 22 منطقه تهران، همشهری مسافر، همشهری دیپلماتیک، همشهری جوان، همشهری ماه و ضمیمه اندیشه، ضمیمه دانشجو و ...
•  موسس و عضو انجمن تونل ایران
•  عضو انجمن مهندسین عمران ایران
•  عضو اولین شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه علم و صنعت ایران
•  عضو اولین شورای مرکزی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان دانشگاه ها و موسسات آموزش و عالی کشو

دکتر احمدی نژاد

دکتر احمدی نژاد:
رییس جمهور به عنوان مسؤول دستگاه اجرایی کشور پیگیر و اعلام کننده مواضع هسته ای است


دکتر محمود احمدی نژاد رئیس ­جمهور با تاکید براینکه سیاست های کلان نظام در موضوع هسته ای از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ شده و دولت موظف به اجرای آن است، گفت: دولت جمهوری اسلامی ایران همانگونه که خواست و اراده ملی نیز طلب می­کند موظف به اجرای این سیاست ها است و رییس جمهور به عنوان مسؤول دستگاه اجرایی کشور پیگیر و اعلام کننده مواضع هسته ای است.
رئیس جمهور در جلسه صبح امروز، چهارشنبه، هیات وزیران با بیان اینکه ملت ایران به فضل خداوند و با تدبیر، پایداری و استقامت در حفظ حقوق مسلم خود قاطع و مصمم هستند، تاکیدکرد: دولت موظف به محقق کردن این اراده ملی است و در دهه فجر امسال مردم ایران ضمن تاکید بر حفظ حق هسته­ای خود، تثبیت و استقرار حق کامل خود درفناوری صلح آمیز هسته­ای را گرامی خواهند داشت .
دکتر احمدی نژاد تصریح کرد: بدخواهان و دشمنان ملت ایران که به برخی عوامل سست عنصر و یا به برنامه های ایجاد یاس و چند دستگی خود در داخل کشور دلبسته­اند، بدانند نادرستی تصورات آنان یکبار دیگر در راهپیمایی یوم الله22 بهمن، به وسیله ملت رشید ایران آشکار خواهد شد.
رئیس جمهور همچنین با گرامیداشت فرارسیدن دهه فجر و بیست و هشتمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، 12 بهمن روز ورود امام راحل به میهن عزیز را لطف اعجاز گونه الهی توصیف کرد و آن را نقطه عطف تغییر نظام فاسد و ظالمانه شاهنشاهی به حکومت عدالت و تحقق حیات طیبه با استقرار جمهوری اسلامی دانست و تاکید کرد: 22 بهمن، میعاد سالانه ملت است و امسال نیز این روز بزرگ الهی، روز یاس دشمنان خواهد بود.
دکتر احمدی نژاد همچنین با عرض تسلیت عاشورای حسینی و با اشاره به حرکت پیوسته و همیشگی کاروان کربلا، تصریح کرد: کسانی مسیر کمال و تعالی را طی می­کنند که به این کاروان ملحق شده باشند و هر کسی از این کاروان جدا شود، در هر موقعیتی که باشد، مسیر سقوط را طی می­کند.
رئیس جمهور با اشاره به اینکه مردم همیشه حافظان دین و پشتیبان اندیشه دینی بوده اند، از همه دسته­های عزاداری به خاطر ابراز شور و عشق حسینی و تجلی شعور و معرفت والای دینی، قدردانی و تاکید کرد: همه دستگاه های فرهنگی و اجرایی باید تعامل با هیات­های دینی به عنوان سرمایه غنی و فرهنگی و سیاسی کشور را در دستور کار خود قرار دهند و در این راستا از ظرافت کامل و دقت­های لازم و مدیریت توانمند برای کارهای فرهنگی استفاده کنند زیرا ارزش گذاشتن به اخلاص مردم و اعتماد و همکاری با هیات­ها منشأ حرکت تکاملی و ارتقای سطح کار فرهنگی و معنوی در جامعه است.
رئیس جمهور همچنین با خرسندی از خنثی شدن توطئه بدخواهان در ایجاد فتنه و کشتار در نجف اشرف گفت: فتنه گران در نجف اشرف با تصور آسیب زدن به حرم مطهر و مراجع عظام و کشتار عزاداران حسینی، اقدام کردند اما به لطف خداوند و با هوشمندی دولت عراق این توطئه خنثی و فتنه گران رسوا شدند.
دکتر احمدی نژاد بابیان اینکه روش دشمنان اسلام و فتنه گران در کشتار مردم و سپس تحمیل یک نظام سیاسی، حرکتی رسوا و بی­حاصل است گفت: دشمنان اسلام بدانند اسلام یک حقیقت واحد است و امت اسلامی نیز دارای کتاب و پیامبر واحد است و همه امت اسلامی به اهل بیت پیامبر خوداحترام می­گذارند و دشمنان اسلام نخواهند توانست این حقایق و ارزش­ها را از جامعه اسلامی بگیرند و یا کم رنگ کنند.
در این جلسه همچنین تعدادی از پیشنهادهای دستگاه های اجرایی مطرح و پس از بحث و بررسی درباره آنها تصمیم گیری شد.

آیا جنگ در پیش است؟


در پی تصویب قطعنامه شورای امنیت علیه ایران و تصمیمات جدید دولتمردان امریکا؛ زمزمه‌هایی از گوشه‌ و کنار در مورد حمله امریکا به ایران به گوش می‌رسد.

در اینکه امریکا قصد دارد فشارهای همه جانبه خود را بر روی ایران بیشتر کند جای هیچ‌گونه شک و تردیدی نیست .اما در نوع عملکرد آینده آنان، آن‌طور که پیداست خودشان هم دچار دوگانگی و تناقض هستند.

در حالیکه ظاهرا کاخ سفید خواستار یافتن راه حلی دیپلماتیک برای مشکلات میان دو کشور شده است اما برخی دیگر از مقامات امریکا ابراز داشته اند که امریکا طرح‌هایی برای اقدامات نظامی علیه ایران پیش بینی کرده است.

با این حال روز جمعه گروهی از اعضای مجلس نمایندگان امریکا که نگران بروز جنگ با ایران بودند، پیش‌نویس قطعنامه‌ای را تنظیم کرده‌اند تا رئیس‌جمهور را ملزم کنند پیش از هر گونه حمله‌ای به ایران از کنگره اجازه بگیرد!

به گزارش بی‌بی‌سی؛ آنان در یک کنفرانس خبری که روز پنج‌شنبه برگزار شد علناً ابراز نگرانی کردند که سیاست خصمانه رئیس‌جمهورامریکا نسبت به ایران، ممکن است امریکا را وارد جنگ با این کشور کند.

این حرکت نشانه اضطراب نمایندگانی است که شاهد تصویب قطعنامه جنگ علیه عراق در سال 2002 در کنگره بوده‌اند، جنگی که برای امریکا هزینه زیادی داشته و بسیاری از آنها اکنون این جنگ را اشتباه می‌دانند.

البته آنان خوب می‌‌دانند که ایران با عراق از نظر نظامی، حمایت مردمی و ... کاملاً متفاوت است و در صورت شکست؛ امریکا هزینه سنگین‌تری را خواهد پرداخت.

با همه این کشمکش‌ها، امریکا برای نشان دادن ضرب شست خود به ایران بلافاصله پس از ارائه راهبرد جدیدش، دیپلمات‌های ایران در عراق را دستگیر می‌کند و ناو هواپیمابر خود را به خلیج‌فارس اعزام می‌نماید و در اقدامات غیرنظامی‌اش دو بانک ایرانی را تعطیل می‌کند و می‌کوشد تحریم‌های اقتصادی را بر ایران بیشتر کند.

در حالیکه "رایس" صراحتاً می‌گوید که کشورش درصدد گسترش دامنه تحریم‌ها علیه ایران است؛ اذعان می‌دارد که بوش قصد حمله به ایران را ندارد، اما در راستای انتشار همین سخنان، بی‌بی‌سی سخنانی را از قول "نیکاس برنز" یکی از دیپلمات‌های ارشد امریکایی که به اسرائیل سفر کرده نقل می کند که او تاکید کرده است؛ بوش، هنوز گزینه نظامی علیه ایران را در نظر دارد.

در همین حال سناتور "کارل لوین" رئیس کمیته نیروهای مسلح مجلس سنای امریکا از جرج بوش خواسته‌است لحن شدید خود را نسبت به ایران ملایم‌تر کند.

و این سخنان ضد و نقیض و اختلاف نظرها همچنان ادامه دارد...

اگر چه نباید در برابر جنگ روانی و تبلیغات به اصطلاح رعب‌آور، سر فرود آورد و تسلیم شد و تبلیغات مسموم دشمن را پذیرفت. اما نباید هم به خاطر کشمکش‌ها و اظهار نظرهای متناقض دولتمردان امریکا ؛ امکان جنگ و تحریم‌های گسترده را غیر ممکن و دور از ذهن دانست.

اگر چه تلاش امریکا برای جلب حمایت‌های کشورهای منطقه، به‌خصوص کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس در رویارویی با ایران ظاهراً شکست خورده است و بسیاری از رسانه‌ها سفر رایس را به منطقه یک شکست توصیف کرده‌اند و به طور مثال روزنامه "دوحه" در این باره نوشت: «این سفر سریع‌السیر، تنها یک تمرین دیپلماتیک مقطعی دیگر بود... سرانجام رایس با دست‌های خالی و با وعده‌های سست به واشنگتن باز می‌گردد تا با خوش‌بینی» !

اما نباید به این عدم حمایت مقطعی آنان دل‌خوش کرد چرا که روسای کشورهای عربی همیشه‌ نشان داده‌اند که دست نشانده امریکا هستند و دلشان نه برای ایران می‌سوزد و نه حتی برای مردم کشورشان و در برابر عدم به خطر افتادن منافعشان از هر گونه همکاری با امریکا دریغ نخواهند کرد.

در نهایت در این آشفته بازار اخبار گوناگون وظیفه هر کس به خوبی مشخص است.

دولتمردان وظیفه دارند با هوشیاری بیش از پیش پس از اظهارنظرهای تهاجمی خود، آمادگی لازم را برای هر گونه عکس‌العمل داشته باشند.

وظیفه مردم حفظ آرامش و عدم دامن‌ زدن به تبلیغات مخرب و اطمینان هر چه بیشتر به مسئولین است.

رسانه های داخلی هم باید با پوشش هوشمندانه و دقیق اخبار، ابتکار عمل را از دست بیگانگان بگیرند و هم مردم را از شرایط آگاه و هم مسئولین را از جریان اتفاقات در حال وقوع مطلع نمایند.

و سخن آخر برای همه اینکه « و من یتوکل علی الله فهو حسبه»

تبیان

جامعه و سیاست

آمریکا و استراتژی جنگ جهانی با تروریسم

با ورود نومحافظه‌کاران به کاخ سفید در سال ۲۰۰۰ میلادی و به وقوع پیوستن حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر، در آغاز قرن بیست و یکم، جهان وارد مرحله‌ی جدیدی شد، مرحله‌ای که عنوان آن جنگ جهانی میان قدرت برتر و آنچه که نومحافظه‌کاران آن‌ را تروریسم می‌نامند، بود.
نشانگر
"با ورود نومحافظه‌کاران به کاخ سفید در سال ۲۰۰۰ میلادی و به وقوع پیوستن حادثه‌ی ۱۱ سپتامبر، در آغاز قرن بیست و یکم، جهان وارد مرحله‌ی جدیدی شد، مرحله‌ای که عنوان آن جنگ جهانی میان قدرت برتر و آنچه که نومحافظه‌کاران آن‌ را تروریسم می‌نامند، بود. پس از آن جهان در برابر این جنگ که از سوی آمریکا رهبری و بر فراگیر بودن آن پافشاری می‌شد، دچار سردرگمی شد."
روزنامه‌ی الجمهوریه -چاپ مصر- با ارایه‌ی تحلیلی تحت عنوان "آمریکا و استراتژی جنگ جهانی با تروریسم" می‌نویسد: «این جنگ یعنی جنگ با تروریسم جنگی بود که واشنگتن از آن برای تحقق اهداف خود از جمله سیطره بر جهان استفاده کرد. پس از فروپاشی بلوک شرق و از میان رفتن تعادل و توازن بین‌المللی این بهترین بهانه‌ای بود که آمریکا می‌توانست با استفاده از آن منافع خود را در سراسر جهان گسترش دهد. در حقیقت تروریسم به اتهامی تبدیل شد که هر طرف یا هر دولت یا هر کسی را که به قدرت مطلق امپراطور عصر جدید گردن نمی‌نهاد در بر می‌گرفت. واشنگتن در پشت شعار مبارزه با تروریسم درصدد اجرای برنامه‌های خارجی نومحافظه‌کاران کاخ سفید بود که این برنامه‌ها برای تحقق چند هدف تدوین شده بود. اولین هدف نابود کردن و به تسلیم در آوردن نظام‌هایی بود که در برابر واشنگتن سرخم نکرده‌اند و به سیاست‌های امپراتوری جدید گردن ننهاده‌اند. این هدف بر اساس شعار معروف نومحافظه‌کاران کاخ سفید یعنی هر کسی که با من نیست بر ضد من است، تدوین شده است. هدف دوم از اهداف پشت پرده‌ی جنگ با تروریسم تسلط بر منابع نفتی و انرژی بود که برای صنعت آمریکا عنصری حیاتی به شمار می‌رفت و بالاخره هدف سوم گشایش بازارهای جهانی به روی تولیدات و کالاهای آمریکایی بود که بواسطه‌ی روش‌های متفاوت از جمله از طریق سازمان تجارت جهانی و مناطق آزاد تجاری دو جانبه جهت پیشبرد و به اجرا گذاشتن برنامه‌های ویژه‌ی خود مورد توجه قرار گرفت.»
در ادامه‌ی این تحلیل آمده است: «آمریکا در این راه تمامی عرف‌های دیپلماتیک، قوانین، توافقات و معاهدات بین‌المللی را نادیده انگاشت تا نشان دهد که جهان با هرج و مرج مواجه است و باید به معیار قدرت بدون حق تن داد. در این جا بود که افغانستان در سال ۲۰۰۲ به بهانه‌ی دستگیری اسامه بن لادن و ساقط کردن حکومت طالبان که از تروریسم توصیفی آمریکا حمایت می‌کرد، به اشغال در آمد. پس از افغانستان عراق در سال ۲۰۰۳ بدون اجماع بین‌المللی و تنها به بهانه‌ی آنکه نظام حاکم این کشور سلاح‌ هسته‌یی در اختیار دارد و با بن لادن در ارتباط می‌باشد به اشغال آمریکا در آمد که البته بر هیچ کس پوشیده نیست که بلافاصله پس از پایان این جنگ مشخص شد که هیچ یک از این اتهامات وارده به حکومت صدام حقیقت نداشت. دیری نپایید که انگشت اتهام واشنگتن به سوی کره‌ی شمالی و ایران نشانه ‌رفت و این کشورها بعنوان کشورهای محور شرارت به فعالیت هسته‌یی و در اختیار داشتن سلاح هسته‌یی متهم شدند. سوریه نیز به نحوی دیگر‌ی تحت فشار و اتهام از سوی کاخ سفید به سر می برد به طوری که آمریکا تاکنون تلاشهای گسترده‌ای را آغاز کرده است که بواسطه‌ی قطعنامه‌ها‌ی مختلف شورای امنیت از جمله ۱۶۳۶ دایره‌ی فشار و تهدید خود علیه سوریه را تنگ‌تر کند. هدف از تمامی این فشارها تغییر نظام حاکم در این کشور است نظامی که تاکنون با هیچ یک از سیاست‌های آمریکا در منطقه حرکت نکرده است و بر عکس در برابر مطالبات تجاوزگرانه‌ی آمریکا در منطقه از جمله فلسطین عراق و لبنان ایستادگی کرده است.»
روزنامه‌ی الجمهوریه در ادامه می نویسد: «به اعتقاد بسیاری از تحلیل گران سیاسی و نظامی، آمریکا تا زمان محقق ساختن برنامه‌ها و اهداف نومحافظه‌کاران کاخ سفید سیاست‌های خود در منطقه را ادامه خواهد داد اما آیا پایان سیاست‌های فعلی آمریکا در منطقه و رویه‌ای که این کشور در خاورمیانه پیش گرفته است در نهایت موفقیت آمیز خواهد بود؟ تجربه ثابت کرده است که تاکنون تمامی تلاشهای آمریکا در منطقه جهت محقق ساختن مطالبات نومحافظه‌کاران کاخ سفید به شکست منتهی شده است و ایالت متحده‌ی آمریکا هر روز که می‌گذرد تاوان‌ سنگینی را بابت سیاست‌های خود در عراق، افغانستان و کل منطقه می‌دهد. اگر بخواهیم به موقعیت آمریکا در افغانستان نگاهی بیندازیم می‌ بینیم که به رغم آن که چهار سال از زمان جنگ افغانستان می‌گذرد اما نیروهای آمریکایی تا به امروز نتوانسته‌اند سیطره‌ی کاملی بر افغانستان و مناطق مختلف آن داشته باشند. اصلی‌ترین هدف نیروهای آمریکایی در افغانستان یعنی دستگیری اسامه بن لادن تا به امروز محقق نشده است و سربازان آمریکایی امروز حتی در کابل نیز از تیررس اعضای گروه طالبان و طرفداران بن لادن در امان نیستند. وضعیت سیاسی و اقتصادی افغانستان نیز تا به امروز به ثبات لازم نرسیده است و این کشور هم چنان اسیر هرج و مرج‌های سیاسی و اقتصادی است که مطمئنا آمریکا از این هرج و مرج‌های سیاسی و اقتصادی افغانستان در امان نخواهد ماند.»
در ادامه‌ی این تحلیل آمده است: «وضعیت آمریکا در عراق نیز بهتر از افغانستان نیست زیرا به رغم آن که سه سال از پایان جنگ عراق گذشته است نه تنها این کشور شاهد ثبات سیاسی، نظامی و اقتصادی نبوده است بلکه در حال حاضر به سوی جنگ‌های داخلی قدم نهاده است. تعداد تلفات انسانی و نظامی آمریکا در عراق به مرز رکورد شکنی رسیده است و بسیاری معتقدند که موقعیت سربازان آمریکایی در عراق بی‌شباهت با وضعیت و موقعیت آنها در جنگ ویتنام نیست. به رغم آن که این جنگ با حمایت قاطع جمهوری خواهان آمریکایی و بسیاری دیگر از مقامات حزبی و مردمی آمریکا انجام گرفت اما امروز تمامی این طرفداران این جنگ نامشروع از حمایت دولت بوش بازگشته‌اند و خواهان عقب نشینی سریع سربازان آمریکایی از عراق شده‌اند. در آخرین نظرسنجی که انجام گرفته است ۶۲ درصد از مردم آمریکا امیدی به پیروزی آمریکا در عراق ندارند و خواهان عقب نشینی سریع سربازان آمریکایی از عراق هستند. شکست سیاسی آمریکا تنها به عراق و افغانستان محدود نشد و دامنه‌ی این شکست در داخل آمریکا و نیز کشورهای آمریکای لاتین گسترش یافت. بحران‌های آمریکا در عراق و افغانستان بر انتخابات اخیر آمریکا سایه افکند و پیامد‌های این بحران‌ها سرانجام منجر به شکست قاطع جمهوری خواهان در آمریکا شد. هم چنین پیروزی مجدد هوگو چاوز در ونزوئلا و همراهی بسیاری از رهبران آمریکای لاتین با سیاست‌های چاوز در مخالفت با آمریکا شکست دیگری بود که نصیب کاخ سفید شد.»
در پایان این تحلیل آمده است: «دولت آمریکا تا به امروز نتوانسته است راه حل مناسب و میانه‌ای در زمینه‌ی بحران هسته‌یی کره‌ی شمالی و ایران به جامعه‌ی جهانی ارایه دهد و نیز نتوانسته است که این جامعه را به اعمال تهدید‌ها و فشارهای اقتصادی و سیاسی گسترده تر که در نهایت منجر به هدف قرار دادن نظام‌های حاکم در این کشور‌ها شود قانع سازد. نتیجه‌ای که می‌توان در پایان این ارزیابی‌ها به آن رسید آن است که آمریکا نمی‌تواند برنامه‌ها واهداف خود در منطقه را به گونه‌یی عملی کند که در نهایت پیروزی و موفقیت را از آن خود کند. تا به امروز آمریکا در تحقق تمامی اهداف اصلی خود که در پس جنگ عراق و افغانستان دنبال می‌کرد ناکام ماند و مطمئنا نتایج آینده‌ی سیاست‌های کاخ سفید علیه سوریه، ایران، لبنان و فلسطین نیز به سود واشنگتن نخواهد بود و تنها موقعیت ایالت متحده‌ی آمریکا در منطقه و جهان را متزلزل‌تر خواهد ساخت. این درست است که سیاست‌های آمریکا در تحولات کشورهایی مانند اوکراین یا گرجستان به میزانی موفقیت آمیز بوده است و نیز واشنگتن توانسته است که تا به امروز عراق و افغانستان را به اشغال خود در آورد و حکومت‌های عربی را نیز وادار به پیروی از سیاست‌های خود کند اما مطمئنا این کشور نمی‌تواند در برابر خشم ملت‌های منطقه‌ که بی‌شک بسیار بالاتر و قوی‌تر از حکومت‌های آن است ایستادگی کند. امروز هیچ یک از منافع آمریکا در هیچ یک از کشورهای منطقه در امان نیست و هیچ یک از ملت‌های منطقه و حتی گروه‌ها و احزابی که به صورت نسبی با سیاست‌های کاخ سفید همراهی می‌کردند به سیاست‌های آمریکا اعتماد ندارند. دست‌آویز شدن آمریکا به کمک‌های ایران و سوریه جهت خروج از عراق می‌تواند بزرگترین برهان برای شکست سیاست‌های آمریکا در عراق باشد. به رغم آن که نومحافظه‌کاران کاخ سفید تا به امروز به ادامه‌ی سیاست‌های خود در منطقه اصرار دارند اما مطمئنا در آینده‌یی نه چندان دور آنها نیز به این نتیجه خواهند رسید که آمریکا دیگر آینده‌ای در منطقه ندارند و عصر این امپراطور قدرت جدید در جهان حداقل در منطقه به پایان رسیده است.»

عراق؛ ۲۴ کشته آمریکائی در یک روز

حملات به آمریکایی‌ها و سقوط یک هلیکوپتر بلک هاوک آنها تعداد تلفات نیرو‌های آمریکایی را در روز شنبه ۲۰ ژانویه (۳۰ دی) به ۲۴ نفر رساند.
نشانگر
حملات به آمریکایی‌ها و سقوط یک هلیکوپتر بلک هاوک آنها تعداد تلفات نیرو‌های آمریکایی را در روز شنبه ۲۰ ژانویه (۳۰ دی) به ۲۴ نفر رساند.
به گزارش سی ان این تعداد کشته‌شدگان آمریکایی روز شنبه را به یکی از مرگبارترین روزها برای نظامیان آمریکایی از زمان شروع جنگ تبدیل کرد.
ارتش آمریکا در حال تحقیق درباره علت سقوط هلیکوپتر در شمال شرق بغداد است که ۱۲ نظامی را به کشتن داد.
با این حال یک افسر ارشد آمریکا گفت که شواهد اولیه نشان می‌دهد که آتش دشمن علت سقوط هلیکوپتر بوده است.
بیشترین تلفات نیروهای آمریکایی در عراق در ۲۵ ژانویه ۲۰۰۵ ثبت شده است که طی آن ۳۷ نظامی آمریکایی کشته شدند که از جمله شامل مرگ۳۱ تفنگدار دریایی به علت سقوط تصادفی هلیکوپترشان بود
۲۴ کشته روز شنبه به همراه دو کشته دیگر در روز جمعه تلفات آمریکایی‌ها را در ماه ژانویه به ۵۰ نفر و تعداد کل تلفات آنها را از هنگام شروع جنگ عراق به ۳۰۵۴ نفر می‌رساند که شامل ۷ پیمانکار غیرنظامی وزارت دفاع هم می‌شود.

وزیر دفاع اسرائیل «گابی اشکنازی» را به عنوان جانشین «دان حالوتس»

وزیر دفاع اسرائیل جانشین رئیس مستعفی ستاد مشترک ارتش را معرفی‌‏کرد.
نشانگر
وزیر دفاع اسرائیل جانشین رئیس مستعفی ستاد مشترک ارتش را معرفی‌‏کرد.
شکبه خبری العربیه گزارش داد: «عمیر پرتز، وزیر دفاع اسرائیل، «گابی اشکنازی» معاون پیشین ستاد مشترک ارتش اسرائیل را به عنوان جانشین «دان حالوتس» رئیس مستعفی ستاد مشترک ارتش اسرائیل معرفی‌‏کرد و قرار است «ایهود اولمرت» نخست‌‏وزیر اسرائیل امروز ـ دوشنبه ـ تصمیم تازه وزیر دفاع خود را بررسی کند.»
بنابراین گزارش، در همین حال دو نفر دیگر نیز برای جانشینی «دان حالوتس» با اشکنازی رقابت می‌‏کنند که تا کنون نام این افراد اعلام نشده است. «موشه کابلینسکی» رقیب جدی اشکنازی برای تصدی ریاست ستاد مشترک ارتش اسرائیل است. برخی منابع نزدیک به دفتر نخست‌‏وزیری اسرائیل اعلام کردند که بیم آن می‌‏رود تا نامزد پیشنهادی «عمیر پرتز» مورد تایید نخست‌‏وزیر قرار نگیرد.
این در حالی است که گفته می‌‏شود که ممکن است «ایهود اولمرت»، «موشه کابلینسکی» را برای جانشینی عمیر پرتز نیز معرفی کند.