۩۞۩ FACE OF WAR۩۞۩

دانلود-عکس-مطلب و...

۩۞۩ FACE OF WAR۩۞۩

دانلود-عکس-مطلب و...

گرمایش زمین به احتمال زیاد کار بشر است

'هیات بین المللی بررسی تغییرات آب و هوایی' (IPCC) می گوید تغییرات جوی که در سراسر جهان مشاهده می شود به احتمال خیلی زیاد ناشی از عواملی است که بشر در آنها دست دارد.منظور "آی پی سی سی" از "احتمال خیلی زیاد" رقمی بیش از 90 درصد است.

این نهاد علمی درحال نهایی کردن مواضع خود در مورد برخی مسائل کلیدی به خصوص پیش بینی ها درباره بالا آمدن سطح آب ها است که آنها را طی یک گزارش عمده منتشر خواهد کرد.

اما مطالعه تازه ای که شب پیش از انتشار گزارش نهایی فاش شد نشان می دهد که گزارش های قبلی این گروه احتمالا بیش از حد محافظه کارانه بوده است.

به گزارش بی بی سی، پژوهش های یک گروه بین المللی از دانشمندان نتیجه گیری می کند که افزایش دما و سطح دریاها به اندازه حداکثر پیش بینی شده در گزارش سال 2001 "آی پی سی سی" یا بالاتر از آن بوده است.

نخستین بخش گزارش سال 2007 این گروه روز جمعه در پاریس منتشر خواهد شد.

طبق الگوهای کامپیوتری که ذوب شدن یخ های قطبی در آن محاسبه نشده است، در قرن جاری سطح آبها تا نیم متر بالا خواهد آمد.

محاسبات دیگر احتمال ذوب شدن تدریجی صفحات بزرگ یخی قطب را در بر می گیرد. هنوز در انتخاب میان این دو الگو میان دانشمندان اتفاق نظر وجود ندارد.

درباره میزان گرمایش نیز هنوز حکمی قطعی صادر نشده، اما دانشمندان بر آنند که تا پایان قرن آب و هوای کره زمین از 2 تا 4.5 درصد افزایش خواهد داشت.

دانشمندانی که در نشستی در این زمینه در پاریس گرد آمده اند قصد دارند نتیجه داده های هزاران کار پژوهشی را درباره دانش دگرگونی های آب و هوایی منتشر کنند.

کنفرانس پاریس به دگرگونی های جوی، عوامل مؤثر در آنها و شیوه مقابله با آنها و همچنین نحوه کاستن از اثرات گازهای گلخانه ای می پردازد.

دولتمردان و دانشمندان و گروه های مدافع محیط زیست با توجهی فزاینده کنفرانس علمی را دنبال می کنند زیرا انتظار می رود به بسیاری پرسش ها و کنجکاوی ها پاسخ بگوید.

گروه برنامه محیط زیست وابسته به سازمان ملل متحد از نایروبی گفته است که گزارش کنفرانس باید به بسیاری گفتگوها درباره عوامل اصلی گرمایش زمین پایان دهد.

برخی از کارشناسان و دانشمندان نظر داده اند که گرمایش زمین در وقوع توفان ها و سیلاب های قوی سال های گذشته دخیل بوده است. در درستی این نظر همچنان اختلاف نظر وجود دارد، اما احتمال دارد که کنفرانس بررسی تغییرات آب و هوایی پاریس به آن اعتبار بیشتری بدهد.

موجودیت و عدم موجودیت ( 2 )

موجودیت و عدم موجودیت ( 2 )
موجودیت و عدم موجودیت ( 2 )
... از موردی کاملا پیش پا افتاده آغاز کنیم : فردا هوا چگونه خواهد بود؟ آیا این هوا موجب است یا غیر موجب؟

[ فلسفه و متافیزیک ]

... از موردی کاملا پیش پا افتاده آغاز کنیم : فردا هوا چگونه خواهد بود؟ آیا این هوا موجب است یا غیر موجب؟
اگر بیندیشیم که از همه پیش بینی های مربوط به رویداد های طبیعی شاید چیزی از پیش بینی های هواشناسی بی پایه تر نباشد، وضع هوای فردا را غیر موجب خواهیم گفت.
اما اگر در نظر آوریم که همه عواملی که چگونگی هوا مشروط به آنهاست ( دما، فشار هوا و ... ) چون پیرو قوانین فیزیکی معلومی هستند، قضیه فرق می کند. آنگاه با تکیه بر این قوانین نتیجه خواهیم گرفت که تقریب پیش بینی وضع هوای فردا تنها از جهل ما نسبت به رابطه درست عواملی که دست اندر کارند ناشی می شود و در حقیقت چگونگی هوای فردا کاملا موجب است.
اما هنگام به کار بردن تعبیر " در حقیقت " باید محتاط باشیم. معنی این تعبیر گاهی ممکن است بسیار مهم باشد، و از آنجا که با رای صائب به کار نرفته تاکنون برای سوء تفاهمات بسیاری محمل به دست داده است. مثلا در ستاره ای که در آسمان میبینیم، چیس که حقیقی است ؟ ماده ای که آن را تشکیل می دهد یا نوری که چشم مارا مورد تاثیر قرار می دهد؟ حقیقت گرا فرضیه اول و تحصلی، فرضیه دوم را اختیار می کند. هر یک از این دو می توانند با دلایل پسندیده ای از خود دفاع کنند. و با این همه نه این و نه آن گروه نمی توانند خود را محق بدانند. اما اگر هر دو گفته معتبر باشد، چنین نتیجه می شود که تعبیر " در حقیقت " دیگر معنای روشنی ندارد. تا زمانی که تکلیف این نکته روشن نشده، برای ابهام ها و سوء تفاهم ها، محل هست.
بر سر پیش بینی هوای فردا باز می گردیم، به آنجا که درباره آن از خود می پرسیم " درحقیقت " موجب است یا نه. پس برای جواب دادن، همه چیز به این امر باز بسته است که چه چیز را حقیقت می دانیم. و هیچ چیز مانع از این نمی شود که از نظرگاهی پشتیبانی کنیم که نتیجه منطقی آن ما را، به نتیجه ای عکس نتیجه قبلی، یعنی به موجب نبودن چگونگی هوا، رهنمون خواهد شد. در واقع، می توانیم، نه قوانین فیزیک و کاربرد آنها را در تعیین درست چگونگی هوا، بلکه هواشناسانی را که چگونگی هوا را پیش بینی می کنند و احتمالات خود را بر اطلاعاتی که در اختیار دارند بنا می نهند " حقیقی " بشماریم.جز این هر چه هست نظر است، تعمیم و به اندیشه در آوردن است و نه حقیقت. پس از این نظرگاه چگونگی هوای فردا « در حقیقت »، چه اکنون و چه شاید برای همیشه غیر موجب است.
برای احتراز از این ابهام ها، برد با ما خواهد بود هرگاه از به کار بردن واژه هایی مانند : به حقیقت، به ظاهر، گویا. مگر در صورتی که معنی آنها را کاملا روشن کرده باشیم، بپرهیزیم و به جای آنها مبادی مفروضی را مشخص کنیم که این تعابیر را به آنها می پیوندیم.پس تا آنجا که به پرسش های ما مربوط می شود پاسخ زیر را به دست می آوریم :
چگونگی هوای فردا را باید موجب یا غیر موجب گفت بر حسب اینکه به کار بردن درست قوانین فیزیک را مبدا مفروض بگیریم یا اسبابی را که هواشناسی عملا در اختیار دارد. تا زمانی که مبدا مفروضی پایه تصدیق ماست درست مشخص نکنیم، مسئله موجب یا غیر موجب بودن چگونگی هوا جوابی مثبت یا منفی نتواند داشت، این مسئله به خودی خود معنایی ندارد و می توان درباره آن بی سرانجام بحث کرد
پایان
خلاصه ای از سخنرانی ماکس پلانک، در 4 دسامبر 1937 در دانشکده فنی مونیخ.
ترجمه : ایلیا تیموری

181 Things To Do On The Moon

سلام

لطفا این متن راترجمه کنیدو برای من بفرستید.

                                                                                                {با تشکر}


February 2, 2007: If you woke up tomorrow morning and found yourself on the moon, what would you do? NASA has just released a list of 181 good ideas.

Ever since the end of the Apollo program, "folks around the world have been thinking about returning to the moon, and what they would like to do there," says Jeff Volosin, strategy development lead for NASA's Exploration Systems Mission Directorate. Now, NASA is going back; the agency plans to send astronauts to the Moon no later than 2020. "So we consulted more than 1,000 people from businesses, academia and 13 international space agencies to come up with a master list of 181 potential lunar objectives."

see captionFor example, the moon could be a good location for radio astronomy. A radio telescope on the far side of the Moon would be shielded from Earth's copious radio noise, and would be able to observe low radio frequencies blocked by Earth's atmosphere. Observations at these frequencies have never been made before and opening up a window into this low frequency universe will likely lead to many exciting new discoveries.

Right: A radio telescope on the moon uses a crater to support its giant primary dish. Artist's concept by Pat Rawlings. [More]

The moon would also be an excellent place to study the high-energy particles of the solar wind, as well as cosmic rays from deep space. Earth's magnetic field and atmosphere deflect many of these particles, so even satellites in low-Earth orbit can't observe them all. The moon has virtually no atmosphere, and it spends most of its 28-day orbit outside of Earth's magnetosphere. Detectors placed on the moon could get a complete profile of solar particles, which reveal processes going on inside the sun, as well as galactic cosmic radiation from distant black holes and supernovas.

Bonus: These particles are trapped by lunar regolith, the layer of crushed rock and dust covering the moon's surface. This means that lunar regolith contains a historical record of solar output: core samples could tell us about changes in solar output over billions of years. "We believe that the moon's preservation of this solar record is unique and can provide us with insights on how past fluctuations in the solar output have affected, for example, the history of life on Earth," says Volosin. In particular, it could shed light on the extent to which solar variability and galactic cosmic radiation influence climate change.

But the moon would be far more than just a platform for scientific instruments gazing into space. The moon itself is a scientific gold mine, a nearby example of planetary formation largely unaltered by the passage of time. Some scientists call it "a fossil world." The moon is a small, non-dynamic planetary body and its interior state is largely preserved since the early days of solar system history. Studying its interior would tell scientists a lot about how a planet's internal layers separate and solidify during planetary formation.

Even something as simple as establishing the dates when various craters on the moon were formed can provide us with a unique picture of how the flux of meteoroids in the vicinity of Earth has changed over time. (For more information see Science@NASA's "The Moon is a Harsh Witness.") This impact history is lost on Earth by the constant renewal of the crust but on the moon it is intact, rich with clues to periods in the past when an increase in bombardment may have affected the climatic history of Earth and even the evolution of life.

Science accounts for only about a third of the 181 objectives, however. More than half of the list deals with the many challenges of learning to live on an alien world: everything from keeping astronauts safe from radiation and micrometeors to setting up power and communications systems to growing food in the airless, arid lunar environment.

"We want to learn how to live off the land and not depend so much on supplies from Earth," says Tony Lavoie, leader of NASA's Lunar Architecture Team (Phase 1) at the Marshall Space Flight Center.

see captionRight: Two astronauts go prospecting with a robotic sidekick. [More]

Astronauts would face the same problems on a manned mission to Mars, so much of the experience gained on the moon would carry over when NASA eventually sends people to the Red Planet.

The moon could also provide some creative commercial opportunities: lunar power from solar cells, protected data archives, mining of lunar metals, and research under conditions of low gravity and high vacuum, to name a few. In fact, mining the moon may eventually yield rocket propellant that could be sold to commercial satellite operators to access and service their satellite assets in Earth orbit. Beyond charging space tourists for a chance to visit the moon, lunar entrepreneurs might host special television events from the moon to boost publicity, or place a remote-controlled rover on the moon. People back on Earth could pay to take turns controlling the rover from their Internet-connected computers, letting them take a virtual drive across the moon's crater-pocked surface. In short, let your imagination be your guide!

Not all of the ideas on the list will necessarily happen. From the master list of 181, NASA currently is selecting the a smaller number of high priority goals for its initial return to the moon. Other goals could be considered by other space agencies or private entrepreneurs who have an interest in exploring the moon. NASA continues to receive input from scientists at space agencies and universities around the world, the list itself is still evolving and expanding.

در عالم پر ازدحام: تنها یا ... !!!؟؟؟

 
در عالم پر ازدحام:  تنها یا  ...  !!!؟؟؟


بررسی شرایط وجود حیات و تشریح انواع حیاتهای فیزیکی و شیمیائی ممکن در منظومه شمسی و ماورای آن ......



[ نجوم و اخترفیزیک ]

 

                                        به نام او

 

 

  اگر قرار باشد حیات در محلی خاص پا بگیرد و توسعه یابد میتوان گفت که چند شرط زیر باید برقرار باشد :

 

1- جریان آزاد انرژی :

هر یک از چند نوع مختلف انرژی کفایت میکند از جمله :

-انرژی نورانی         - انرژی شیمیائی مانند روی زمین          - تابش فروسرخ

- تابش پرتو x         - جریان ذرات باردار              - تفاوتهای گرمائی 

- انرژی هسته ای

 

2- سامانه ای مادی که :

قادر به بر همکنش با انرژی باشد و از آن برای تبدیل شدن به نظم سود جوید .

نوکلئیک اسیدها و پروتئینهای زمینی الزاما نباید شالوده این نظم باشند . در واقع نیازی هم نیست که حتما بر واکنشهای شیمیایی متکی باشند بلکه ممکن است مبتنی بر حرکت ذرات یا چرخشهای مولکولی باشد .

ولی برخی سامانه ها برای انجام واکنش بر سامانه ای دیگر برتری دارند مثلا یک مایع یا گاز متراکم بر یک جسم جامد برای انجام واکنشها ترجیح دارد .

و یا هلیم به عنوان پیدایش و توسعه یک سامانه نظام مند و مبتنی بر تکثیر ترکیبات شیمیایی انتخابی نامناسب است .

 

3- زمان کافی برای پیدایش پیچیدگی که آن را به حیات نسبت میدهیم :

این مسئله ای بحرانی است که خود گستره حیات در عالم را رقم میزند .

 

مثلا :

سرعت فرآیندهای شیمیائی میان مولکول های با فاصله زیاد که در فضا پراکنده شده اند ممکن است چنان کند باشد تمام عمر عالم هم برای پیدایش نظمی قابل توسعه کفایت نکند .

یا

تغییری عمده و شدید در محیط همچون تبدیل یک ستاره به ابرنواختر ممکن است شالوده ای را که نظم بر مبنای آن انباشته شده است را نابود سازد .

 

 

t  انواع حیات :                 

                             -- شیمیایی                 -- فیزیکی

 

 

**چند نوع حیات بر مبنای شیمیایی :

 

 1) حیات در آمونیاک :

آمونیاک مایع که شاید کمی آب هم داشته باشد به عنوان حلال قابل استفاده است . این وضعیت ممکن است در سیاراتی تا دمای زیر 50 درجه سانتی گراد امکان پذیر باشد . در سوخت و سازها،پیوندهای سست تر شیمیایی ، مانند نیتروژن ، برتری دارند .

 

2) حیات در هیدروکربنها :

مخلوطی از هیدروکربنها کار حلال را میکنند . بسته به ماهیت ترکیبات مخلوط طیف گسترده ای از دماهای مختلف را میتوان در نظر گرفت . فرآیندهایی که در آن گونه های باردار دخیل اند نقش اندکی دارند . واکنشهای کاهشی،مانند هیدروژن دار کردن به عنوان چشمه انرژی قابل بهره برداری هستند .

 

3) حیات سیلیکاتی :

سیلیکاتها دارای یک شیمی سرشار از گرایش به تشکیل زنجیره ها ، حلقه ها ، و ورقه ها هستند ، همانطور که در کانیهای زمینی نیز به چشم میخورد . کیرنز-اسمیت استدلال کرده است که لایه سیلیکاتهای بلوری به منزله شکلی ابتدائی از حیات در زمین اولیه عمل کرده است و به تدریج با تکامل به شکل حیات مبتنی بر کربن در آمده است . بنیان دیگری برای حیات سیلیکاتی ممکن است در محیطهائی بسیار داغ پا بگیرد . در دمائی بالاتر از 1000 درجه سانتی گراد ، محیط شکل مایع به خود میگیرد و ممکن است به عنوان مکمل  نظم شیمیایی عمل کند .

 

 

^حیات شیمیایی جایگزین در منظومه شمسی :

فهرستی از امید بخش ترین مکان ها برای حیات در منظومه شمسی :

 

n    زمین : در مواد گداخته درونی ،یا در جایگاههای ویژه ای در روی سطح

n    مریخ:اگر حیات وجود داشته باشد احتمالا مبتنی بر آب و کربن دی اکسید است.

n    مشتری:احتمالهای گوناگون در مناطق مختلف است .

n    اروپا:حیات در اقیانوسهای آب زیر پوسته آن

n    یو و زهره:در گوگرد مایع

n    تایتان:حیات مبتنی بر هیدروکربن یا آمونیاک

 

 

**چند نوع حیات بر مبنای فیزیکی :

 

1)حیات پلاسمائی در ستارگان :

این حیات مبتنی بر تاثیر متقابل طرحهای نیروی مغناطیسی و حرکت منظم ذرات باردار است . این نوع حیات ممکن است درون خورشید خودمان هم باشد . چنین موجوداتی پلاسموب نام دارند.

 

2)حیات در هیدروژن جامد:

این نوع حیات ممکن است در سیاره های با دمای دو یا سه کلوین پیدا شود . انرژی فروسرخ جذب شده و و در ترکیب خاص مولکولهای اورتو – و پارا – هیدروژن ذخیره میشوند .

 

3)حیات تابشی :

این نوع حیات مبتنی بر طرحهای منظم تابش گسیلی از اتمها و مولکول های منزوی در یک ابر متراکم میان ستاره ای خواهد بود .چنین ابرهائی پیش از هم پاشیدن عمر درازی دارند . این اتمها و مولکولها با چگالی 10000 اتم در هر سانتی متر مکعب ممکن است میلیونها سال دوام بیاورند . موجوداتی منفرد به نام رادیوب ممکن است وجود داشته باشند .

 

4)حیات در ستاره نوترونی :

این حیات مبتنی بر خصوصیات اتمهای بسیاری است که مالکم رادرمن فیزیکدان پیشنهاد کرده است . ممکن است این زنجیره های بسپار ، اطلاعات را به گونه ای ذخیره و مخابره کنند که شباهتی خیره کننده به کارکرد نوکلئیک اسیدها داشته باشند .

 

نویسند گان : رابرت شاپیرو – جرالد فاینبرگ

گرد آوری و تحقیق : از اعضای تیم اجرائی هوپا

موجودیت و عدم موجودیت ( 1 )

 
موجودیت و عدم موجودیت ( 1 )
آیا آنچه در جهان می گذرد، حتی به صورت تفصیلی موجب است یا غیر موجب؟ به عبارت دیگر : آیا قوانینی وجود دارند که هم در نظام طبیعت و هم در نظام فکر بر سیر رویدادها حکومت کنند؟...

[ فلسفه و متافیزیک ]

آیا آنچه در جهان می گذرد، حتی به صورت تفصیلی موجب است یا غیر موجب؟ به عبارت دیگر : آیا قوانینی وجود دارند که هم در نظام طبیعت و هم در نظام فکر بر سیر رویدادها حکومت کنند؟ یا آنکه به خلاف، ما لااقل تا درجه ای با حکومت تصادف، اختیار و آزادی، بر حسب اینکه کدام یک از این تعابیر را برگزینیم، سرو کار داریم. هنگامی که کسی صاعقه زده می شود یا در بخت آزمایی جایزه بزرگ را می برد، آیا این امر نتیجه جبر و ضرورت است یا واقعه ای است اتفاقی؟ هنگامی که فردی خود را از بالای برجی پایین می اندازد، آیای جبر درونی او را به این کار وا می دارد یا از تصمیمی که آزادانه گرفته است پیروی می کند ؟

چه بسیارند پرسشهایی از اینگونه که در هر روزگاری فیلسوفان همه کشور ها را به خود مشغول داشته اند و در پرتو علوم طبیعی از نو مورد توجه قرار می گیرند. به نظر می رسد که امروز عقول بر حسب پاسخی که به این پرسش ها میدهند به دو اردوگاه متقابل تقسیم می شوند : از یک سو طرفداران موجودیت و از سوی دیگر طرفداران عدم موجودیت.و چون طبقه بندی افراد در مقولات کاملا متمایز آسان است، هر کس که اندکی در این موضوع اظهار نظر کند، قهرا این یا آن برچسب به او زده می شود. برخورد عقاید خالی از لطف نیست، حجتهایی که از زیرکانه ترینش آغاز و به عامیانه ترینش ختم می شود. با این همه تیر غالب احتجاجات به نشانه نمی رود و نتیجه پیکار نامعلوم می ماند.

در حقیقت هر دو اردوگاه استدلال های خود را بر مبادی مفروضی پایه گذاری میکنند که بدیهی می شمارند، و التفات نمی کنند که این مبادی مفروض در هر دسته فرق می کند و اغلب از این امر غافل می مانند که استدلال های مبتنی بر آن مبادی مفروض را به مضمونشان ربط دهند. جای شگفتی نیست که این مبادی مفروض نا همگرا، به نتایج متفاوتی رهنمون شوند و هر دسته سرسختانه به نتایج استنتاجهای قیاسی خاص خود بچسبد.

بدین سان هر رویدادی خواه طبیعی خواه ذهنی، بر حسب فرضی پیشین که به عنوان مبدا اصلی آن رویداد اختیار میشود ممکن است موجب یا غیر موجب به نظر آید بحث درباره مثال هایی چند سخنم را روشن خواهد کرد.

ادامه دارد...

ماکس پلانک، سخنرانی مورخ 4 دسامبر 1937 در دانشگاه فنی مونیخ

ترجمه توسط ایلیا تیموری از کتاب سخنرانی ها و خاطرات، اثر ماکس پلانک

www.no0jum.co.sr

www.cosmos.co.sr

مدل کیهانی VMR-PCR

 
مدل کیهانی VMR-PCR
اکثر نظریه ها سعی می کنند خلقت دنیا را به یک ذره ی بنیادین مربوط کنند که با ترکیب خود ذرات دیگر را پدید می آورند.

در حالیکه VMR-PCR خلقت دنیا را به یک جفت ذره ی تک قطبی ربط می دهد که یکی از آنها بوزون و دیگری فرمیون است.


[ نجوم و اخترفیزیک ]

"بسم الله الرحمن الرحیم"

مدل کیهانی VMR-PCR

  

تئوری VMR-PCR به صورت متفاوتی مسائل کیهان شناسی و خلقت دنیا را بیان می کند.

اکثر نظریه ها سعی می کنند خلقت دنیا را به یک ذره ی بنیادین مربوط کنند که با ترکیب خود ذرات دیگر را پدید می آورند.

در حالیکه VMR-PCR خلقت دنیا را به یک جفت ذره ی تک قطبی ربط می دهد که یکی از آنها بوزون و دیگری فرمیون است.

در VMR-PCR خلا از ذرات پادماده ای تشکیل شده که دارای جرم نیستند اما حجم دارند و با ایجاد جرم در فضا این ذرات در تلاش برای بازگشت به مکان اولیه ی خود به ماده دافعه وارد می کنند.

ماده نیز در عکس العملی نیرویی تقریبا برابر با نیریو دافعه ی خلا به آن وارد می کند که برآیند بین این دو نیرو همان گرانش است.

در تمام موارد به جز یک استثنا نیروی دافعه ی خلا از نیروی دافعه ی ماده بیشتر است و گرانش به سمت جرم وارد می شود. این استثنا همان نقطه ی مرکز عالم است که این گرانش عکس انرژی تاریک را بوجود می آورد و باعث انبساط دنیا می شود. (این مطلب سفید چاله ی هاوکینگ را اثبات می کند. اما کرم چاله را نقض می کند)

مقدار ماده ی متمرکز در نقطه ی مرکزی دنیا بعد از مدتی توسط دافعه ی خود در دنیا پخش می شود و هنگامیکه به مقداری برسد که دیگر نتواند بر دافعه ی خلا غلبه کند دنیا بالعکس منقبض می شود و دوباره تمام جرم دنیا در مرکز آن جمع خواهد شد.

بار دیگر این مقدار در مرکز دنیا جمع شده و باعث انبساط دنیا می شود.

نقطه ای که دنیاهای جدید بوجود می آیند (در آستانه ی پیشی گرفتن یک نیرو از دیگری) مهبانگ رخ می دهد.

می دانیم که میادین مغناطیسی روز به روز در حال کاهش هستند. این نشان می دهد که تمام اجرام در ابتدای دنیا (بیگ بنگ) دارای بیشترین قدرت مغناطیس بوده اند.

در واقع بعد از انقباض هر دنیا اجرام به دور هم آمده دوباره شارژ مغناطیسی می شوند.

این نشان می دهد که در مرکز دنیا باید یک مولد مغناطیسی عظیم داشت.

این میدان خود باید شامل حداقل دو قطب باشد تا نیروی عظیم مغناطیسی ای را ایجاد کند.

ازآنجاییکه به تازگی ستاره ای با چهار قطب نیز کشف شده پس از ابتدا نمی توان گفت که بدون شک دو قطب باید در نقطه ی مرکزی باشد.

اما می دانیم که مغناطیس خود عاملی برای ایجاد اسپین است و درکل دو نوع اسپین برای ذرات داریم.

بوزون ها با اسپین صحیح و فرمیون ها با نیمه صحیح ( 0.5Z).

پس اگر نوع اسپین و چرخش مداری آن ستاره متفاوت از بقیه نباشد پس پالس های ارسالی از آن باید مربوط به یک پدیده ی دیگر باشد.

حال که تا امروز دو نوع اسپین داریم بنابراین باید گفت ذرات باید دو قطب داشته باشند اما اگر هردوی آنها دو قطب داشته باشند نوعی سیستم دوتایی (Binary) ایجاد می شود که بر روی خواص عمومی آنها تاثیر گذاشته و آنها را از حالات معمول برای توجیه دور می کند.

برهمین مبنا پیش بینی می کنیم باید یک جفت ذره تک قطبی با قطبین مخالف داشته باشیم که هرکدام یک نوع اسپین را دارند. (یکی بوزون و دیگری فرمیون باشد).

مساله ی دیگری که VMR-PCR بیان می کند در مورد تابش های کیهانی است.

این سوال که چرا تابش های کیهانی حاصل از بیگ بنگ تنها از یک نقطه به ما نمی رسد و در تمام دنیا یکسان نیست یکی از مهم ترین سوالات در کیهان شناسی بوده است.

VMR-PCR اعتقاد دارد که درک فیزیک امروزی از پرتوهای کیهانی تقریبا اشتباه است.

همانطور که در بخش معرفی گفته شده VMR-PCR بیان می دارد که پرتوهای کیهانی در دنباله ی پرتوهای چرنکوف در اثر برخورد آنها با مولکولهای جوی ایجاد می شوند. پرتوی چرنکوف نیز خود به عنوان دلیلی بر سرعت بالای نور تاکیون اپسیلون می باشند. (این تاکیون می توانند همان بوزون های شاخص (Gauge Bosons) پیش بینی شده در مدل استاندارد (SM) باشند).

ذرات اپسیلون نیز از برخورد دو نیروی دافعه ی خلا و ماده بر فراز جو ایجاد می شوند.

می دانیم در سراسر دنیا به جز سفید چاله ی مرکز نیروی دافعه ی خلا بیشتر از نیروی دافعه ی ماده است و این باعث می شود پرتوهای کیهانی در سطح سیارات و ستاره ها انتشار یابند.

از سوی دیگر پرتوهای کیهانی که از بیگ بنگ به سمت ما می آیند نتیجه ی دافعه ی بیشتر ماده هستند که باعث می شود تا این تاکیون ها درون عالم انتشار یابند.

بر همین مبنا پیش بینی می کنیم هنگام انقباض عالم دیگر پرتوی کیهانی از بیگ بنگ به ما نرسد.

"ساختمان تاکیون اپسیلون در اتمسفر"

حتی دانشمندان توانسته اند این پرتوها را از ماه  دریافت کنند که این نشان میدهد فرض VMR-PCR در تشکیل تاکیون های اپسیلون در برخورد نیروی دافعه ی ماده و خلا کاملا درست است.

"پرتوهای کیهانی دریافتی از ماه" 

همچنین با این دیدگاه می توان به جای داشتن چندین نوع پرتوی کیهانی همه را از یک نوع دانست و راحت تر آنها را بررسی کرد.

مطالب تازه ی دیگری که در مدل کیهانی VMR-PCR بیان می شود در مورد انرژی نقطه ی صفر و انرژی خلا و ثابت کیهانی می باشد. این موارد را قبلا در مقالات "ثابت کیهانی و شتاب انبساط دنیا" و "اثر کازیمیر و انرژی نقطه ی صفر" بررسی کرده ایم.

اما یک مورد را بیشتر باید بررسی کرد و آن پرتوهای گسیل شده از بیگ بنگ است.

تا به حال تصور بر این بود که این پرتوها حاسله از انفجار عظیمی هستند که مهبانگ نامیده می شود. طبق این مدل حداکثر انرژی برای این پرتوهای ورودی را 5 x 1019 eV پیش بینی می شد. [این مقدار حد گریسن – زاتسپین – کوزمین ((Greisen-Zatsepin-Kuzmin limit (GZK limit) نام دارد[.

اما در 15 اکتبر سال 1991 پرتویی ورودی با انرژی 3 x 1020 eV رصد شد. این مورد توسط حد GZK توجیه نمی شد.

در حالیکه VMR-PCR این حد را از رابطه ی نیروی دافعه ی زمین در ثابت هم ارزی 16.45974 x 1048 (J) پیش بینی می کند!

"پرتوهای پرانرژی گسیل شده از نقاط مختلف عالم"

همانطور که در عکس بالا مشخص است مقادیر رصد شده ی این این پرتوها در سراسر دنیا یکسان نیست. که این نشان می دهد تمام پرتوها از بیگ بنگ نیامده اند. در واقع طبق نظر این تئوری جاهایی که پرتوی بیشتری می فرستند جرم بیشتر هم دارند.

در نهایت VMR-PCR با استفاده از یک مدل جدید توانسته است تمام مسائل موجود در کیهان شناسی را توجیه و حل کند.

"با تشکر"

علیرضا یعقوبی

17-01-2007

 

طرز کار راکت های فضایی

طرز کار راکت های فضایی
طرز کار راکت های فضایی
یکی از عجیب ترین کشفیات انسان دسترسی به فضا است که پیچیدگی و مشکلات خاص خود را دارد. راه یابی به فضا پیچیده است، چرا که باید با بسیاری از مشکلات روبرو شد. مثلا وجود خلا در فضا و ...

[ مکانیک و سینماتیک ]

طرز کار راکت های فضایی

ترجمه: امیر محسن شفائی

مقدمه:
یکی  از عجیب ترین کشفیات انسان دسترسی به فضا است که پیچیدگی و مشکلات خاص خود را دارد. راه یابی به فضا پیچیده است، چرا که باید با بسیاری از مشکلات روبرو شد. مثلا:

- وجود خلا در فضا

- مشکلات گرما و حرارت

- مشکل ورود مجدد به زمین

- مکانیک مدارها

- ذرات و باقی مانده های فضا

- تابش های کیهانی و خورشیدی

- طراحی امکانات برای ثابت نگه داشتن اشیا در بی وزنی

ولی بزرگترین مشکل ایجاد انرژی لازم برای بالا بردن فضاپیما از زمین است که برای درک این موضوع باید به بررسی طرز کار موتورهای موشک پرداخت.

در یک دیدگاه ساده، می توان موتورهای موشک را به آسانی و با هزینه ای نسبتا کم طراحی کرد و حتی آن را به پرواز درآورد اما اگر بخواهیم مسئله را در سطح کلان بررسی کنیم با مشکلات و پیچیدگی های بسیاری مواجه هستیم و این موتورهای موشک (و به خصوص سیستم سوخت آن ها) آنقدر پیچیده است که تا به حال تنها سه کشور توانسته اند با استفاده از این فناوری انسان را در مدار زمین قرار دهند.

در این مقاله ما موتورهای موشک های فضایی را مورد بررسی قرار می دهیم تا با طرز کار و پیچیدگی های آن ها آشنا شویم.

 

نکات پایه ای:

عموما وقتی کسی درباره موتورها فکر می کند، خود به خود مطالبی درباره چرخش برایش تداعی می شود.برای مثال حرکت متناوب پیستون در موتور بنزینی که انرژی چرخشی برای به حرکت در آوردن چرخ ها را تولید می کند. و یا موتور الکتریکی که با تولید میدان الکتریکی که با تولید میدان مغناطیسی نیروی چرخشی برای پنکه یا سی دی رام تولید می کنند. موتور بخار هم به طور مشابه کار می کنند.

ولی موتور موشک از لحاظ ساختار متفاوت است. موتور موشک ها موتورهای واکنشی هستند.اساس کار موتور موشک برپایه ی قانون معروف نیوتون است که می گوید: "برای هر کنش واکنشی وجود دارد به مقدار مساوی ولی درجهت مخالف آن". موتور موشک نیز جرم را در یک جهت پرتاب می کند و از واکنش آن در جهت مخالف سود می برد.

البته تصور این اصل (پرتاب جرم و سود بردن از واکنش) ممکن است در ابتدا کمی عجیب به نظر بیاید، چرا که در عمل بسیار متفاوت می نمایاند. انفجار، صدا و فشار چیزهایی است که در ظاهر باعث حرکت موشک می شود و نه "پرتاب جرم".

 

بگذارید تا با بیان چند مثال تصویری بهتر از واقعیت را روشن کنم:

 

● اگر تا به حال با اسلحه ی(به خصوص سایز بزرگ آن) shotgun شلیک کرده باشید،  متوجه می شوید که ضربه ی بسیار قوی ای، با نیروی بسیار زیاد به شانه شما وارد می کند.

یک اسلحه مقدار 1 انس فلز را به یک جهت و با سرعت 700 مایل در ساعت شلیک می کند و در واکنش شما را به عقب حرکت می دهد.

 

● اگر تا به حال شیر آتش نشانی را دیده باشید، متوجه می شوید که برای نگه داشتن آن باید نیروی بسیار زیادی را صرف کنید (اگر دقت کرده باشید گاهی 2 یا 3 آتش نشان یک شیر را نگه می دارند) که در این جا شیر آتش نشانی مثل موتور موشک عمل می کند.

شیر آتش نشانی، آب را در یک جهت پرتاب میکند و آتش نشان ها از نیرو و وزن خود استفاده می کنند تا در برابر واکنش  آن مقاومت کنند. اگر آن ها اجازه بدهند تا شیر رها شود، شیر به این طرف و آن طرف پرتاب می شود.

حال اگر آتش نشان ها روی یک اسکیت برد ایستاده باشند شیر آتش فشانی آن ها را با سرعت زیادی به عقب می راند.

 

● اگر یک بادکنک را باد کنید و آن را رها کنید، بادکنک  به پرواز در می آید، تا وقتی که هوای داخل آن به طور کامل خالی شود. پس می توان گفت که شما یکم موتور موشک ساخته اید. در این جا چیزی که به بیرون پرتاب می شود مولکول های هوای درون بادکنک هستند.

بسیاری از مردم فکر می کنند که مولکول های هوا اهمیتی ندارند، در حالی که اینطور نیست. هنگامی که شما به آن ها اجازه می دهید تا از دریچه بادکنک به بیرون پرتاب شوند، بر اثر واکنش به وجود آمده بادکنک به جهت مخالف پرتاب می شود.

 

در ادامه برای درک بهتر موضوع، به مثالی دقیق تر اشاره می کنم:

 

● سناریوی توپ بیسبال در فضا:

شرایط زیر را تصور کنید،

مثلا شما لباس فضانوردان را پوشیده اید و در فضا در کنار فضاپیما معلق مانده اید و  چندین توپ بیسبال در دست دارید. حال اگر شما توپ بیسبال را پرتاب کنید، واکنش آن بدن شما را به جهت مخالف توپ حرکت می دهد.

سرعت شما پس از پرتاب توپ به وزن توپ و شتاب وارده بستگی دارد. همانطور که می دانیم حاصلضرب جرم در شتاب برابر نیرو است، یعنی:

F=m.a

همچنین میدانیم که هر نیرویی که شما به توپ وارد کنید، توپ نیز نیرویی مساوی ولی در جهت مخالف به بدن شما وارد میکند که همان واکنش است. پس می توان گفت:

m.a=m.a

حال فرض می کنیم که توپ بیسبال 1 کیلو گرم وزن داشته باشد و وزن شما و لباس فضایی هم 100 کیلوگرم باشد. پس با این حساب اگر شما توپ بیسبال را با سرعت 21 متر در ساعت پرتاب کنید. یعنی شما با دست خود به یک توپ بیسبال 1 کیلو گرمی، شتابی وارد کرده اید که سرعت 21 متر در ساعت گرفته است. واکنش آن روی بدن شما تاثیر می گذارد، ولی وزن بدن شما 100 برابر توپ بیسبال است. پس بدن شما با 100/1 سرعت توپ بیسبال (یا 0.21 متر بر ساعت) به عقب حرکت می کند.

حال اگر شما می خواهید از توپ بیسبال خود قدرت بیش تری بگیرید، شما دو انتخاب دارید: افزایش جرم یا افزایش شتاب وارده

شما می توانید یا یک توپ سنگین تر پرتاب کنید و یا اینکه شما می توانید توپ بیسبال را سریع تر پرتاب کنید (شتاب آن را افزایش دهید)، و این دو تنها کارهایی است که می توانید انجام دهید.

 

 

یک موتور موشک نیز به طور کلی جرم را در قالب گازهای پرفشار پرتاب می کند؛ موتور گاز را در یک جهت به بیرون پرتاب می کند تا از واکنش آن در جهت مخالف سود ببرد. این جرم از مقدار سوختی که در موتور موشک می سوزد بدست می آید.

عملیات سوختن به سوخت شتاب می دهد تا از دهانه خروجی موشک با سرعت زیاد بیرون بیاید.

وقتی سوخت جامد یا مایع می سوزد و به گاز تبدیل می شود، جرم آن تغییر نمی کند بلکه تغییر در حجم آن است. یعنی اگر شما مقدار یک کیلو سوخت مایع موشک را بسوزانید مقدار یک کیلو جرم با حجمی بیشتر، از دهانه خروجی موشک با دمای بالا و سرعت زیاد خارج می شود. عملیات سوختن، جرم را شتاب می دهد.
بیایید تا بیش تر درباره ی نیروی پرتاب بدانیم:

 

نیروی پرتاب:

قدرت موتور یک موشک را نیروی پرتاب آن می گویند. نیروی پرتاب در آمریکا به صورت
(پوند)
ponds of thrust
و در سیستم متریک با واحد نیوتون شناخته شده است (هر 4.45 نیوتون نیروی پرتاب برابر است با 1 پوند نیروی پرتاب).

هر یک پوند نیروی پرتاب (4.45 نیوتون) مقدار نیروی است که می تواند یک شی 1 پوندی (453.59 گرم) را در حالت ساکن مخالف نیروی جاذبه زمین نگه دارد.

بنابر این در روی زمین شتاب جاذبه 21 متر در ساعت در ثانیه (32 فوت در ثانیه در ثانیه) است.

منبع: http://www.howstuffworks.com

ارسال شده توسط محسن رفیعی