۩۞۩ FACE OF WAR۩۞۩

دانلود-عکس-مطلب و...

۩۞۩ FACE OF WAR۩۞۩

دانلود-عکس-مطلب و...

بی توجهی به فوتبال پایه ادامه دارد





اینترمیلان و رئال مادرید چرا آمدند ، چرا رفتند؟

نویسنده: علی رضایی


    نتایج اخیر تیم های فوتبال نوجوانان و جوانان در رقابت های قهرمانی آسیا بار دیگر ثابت کرد برنامه ریزی ها و فعالیت هایمان در رده های پایه ای مناسب نیست. نوجوان ها و جوان ها در حالی شکست های تلخی را در سنگاپور و هندوستان تجربه کردند که نسبت به دوره های گذشته از تدارک و امکانات بهتری برخوردار بودند، اما در مقایسه با دیگر رقبای آسیایی کمبودها و ضعف ها مشهود بود. این در حالی است که قدرت های سنتی شرق قاره، بویژه کره و ژاپن با دوراندیشی برنامه های ویژه ای را برای پرورش استعدادهای فوتبال در نظر دارند و از این مهم به نتایج قابل توجهی هم دست یافته اند. حضور متوالی در جام جهانی (در همه رده ها) و کسب اعتبارات روزافزون فقط بخشی از نتایج سرمایه گذاری کلان روی نونهالان، نوجوانان و جوانان است. این موضوع در غرب قاره، بین کشورهای غربی نیز مرسوم است. البته این اواخر فوتبال پایه ای عرب ها با افت محسوسی مواجه شده است و این بی ربط با هجوم بازیکنان خارجی به لیگ های حرفه ای شان نیست.
    اما اگر بخواهیم به گذشته های نه چندان دور برگردیم به کسب نتایج قابل توجه تیم های پایه ای قطر، بحرین یا عربستان در عرصه های جهانی می رسیم و این خود گواه بر سرمایه گذاری کشورهای یاد شده روی استعدادهای فوتبال است.
    فوتبال پایه ای ایران در دهه ۷۰ میلادی درخشش خوبی در سطح قاره داشت. هرچند در رده نوجوانان نتایج قابل توجهی کسب نشد، اما چهار قهرمانی پیاپی در رده جوانان نام تیم کشورمان را در این رده بر سر زبان ها انداخت. پس از آن در رده های پایه سیر نزولی را پیشه کردیم و دیگر نتوانستیم افتخارات گذشته را تکرار کنیم. هرازگاهی تک ستاره هایی در این رده ظهور کردند، اما به همان سرعت هم محو شدند. تیم ها سرمایه گذاری روی بازیکن های کم سن و سال را به دست فراموشی سپردند و مدیران باشگاه ها برای حفظ کرسی خود ، نتیجه گیری را پیشه کردند.
    در سال های گذشته طرح هایی از سوی کارشناسان برای پیشرفت استعدادهای فوتبال مطرح شد که مطابق انتظار نتایج قابل توجهی دربرنداشتند، اما مطرح شدن نام چند باشگاه بزرگ دنیا برای سرمایه گذاری در فوتبال پایه ای ایران و کشف استعدادهای این رشته در کشورمان حرکتی نو بود که خیلی ها را به تحرک واداشت. شنیدن نام اینترمیلان و رئال مادرید انگیزه هایی را در نزد هر فوتبال دوست بزرگ و کوچکی تداعی می کند. این دو باشگاه بزرگ ایتالیایی و اسپانیایی که در برخی کشورهای در حال توسعه مدارس فوتبال راه اندازی کردند به ایران هم چراغ سبز نشان دادند تا فوتبال کشورمان بار دیگر در مجامع بین المللی بر سر زبان ها بیفتد. ایتالیایی ها از اواخر دهه ۹۰ میلادی بود که در این راه پای میز مذاکره نشستند و کار را در ایران شروع کردند، ولی رئال مادرید پس از زلزله مرگبار بم اعلام آمادگی کرد تا کودکان فوتبال دوست این منطقه از کشورمان را زیر پوشش خود قرار دهد. این حضور می توانست فصل تازه ای از فوتبال کشورمان را رقم بزند اما از فرصت استثنایی که در اختیار فوتبال مان قرار گرفت استفاده نکردیم. براستی چرا اینترمیلان و رئال قصد سرمایه گذاری روی فوتبال ایران را داشتند و چرا از این مهم بهره ای نگرفتیم؟
    اهداف باشگاه های بزرگ
    وقتی به بررسی اهداف حضور باشگاه های رئال مادرید و اینترمیلان در ایران می پردازیم به نقاط مشترک زیادی می رسیم. میلان، آژاکس و منچستریونایتد هم در زمره باشگاه هایی قرار دارند که برای کشف و پرورش استعدادهای فوتبال در کشورهای آقریقایی، آسیایی و آمریکای جنوبی، روی خوش نشان داده اند و این فعالیت ها بی دلیل نیست. آنها حتی در برخی کشورهای اروپایی نیز فعال اند. آفریقای جنوبی، کنیا، ساحل عاج، قبرس، بلژیک و لوکزامبورگ در فهرست کشورهایی قرار دارند که باشگاه های بزرگ اروپایی در آنها شعبات آموزشی دارند.
    فعالیت های باشگاه های معتبر جهان در دیگر کشورها به طور عام به دو صورت انجام می گیرد. در برخی از کشورهای آفریقایی شاهد ساخت مدارس فوتبال و اعزام مدرس به این مناطق هستیم تا فوتبال کلاسیک و نوین را در نونهالان این مناطق آموزش بدهند. در بخش دوم فعالیت ها به همکاری مشترک با باشگاه های این کشورها می رسیم. منچستریونایتد ازسال ها قبل با باشگاه آنتورپ بلژیک پیمان مراوده بازیکن و مربی امضا کرده است. آژاکس آمستردام نیز با باشگاه کیپ تاون در آفریقای جنوبی چنین قراردادی دارد و بازیکن های مستعد آنها را به مدرسه فوتبال خود در پایتخت هلند انتقال می دهد. اینترمیلان ایتالیا هم از مدت ها قبل در نیجریه و کنیا فعالیت هایش را شروع کرده بود. کشف مارتینز مهاجم کنونی باشگاه نیوکاسل انگلیس در راستای همین فعالیت ها صورت گرفته است. کارشناسان در تشریح اهداف این فعالیت ها به بسط روابط با کشورهای درجه دو و سه، تبلیغ و به دست آوردن هواداران در سطح جهان و مهمتر از همه وانمود کردن به این که اهداف خیریه و کمک به افراد کم بضاعت مورد نظر است، اشاره دارند. آنها البته تبلیغ و کشف بازیکن رابا قراردادهای ناچیز از جمله هدف های اصلی این باشگاه ها می دانند در عین حال معتقدند: کشورهای محروم هم در رده پایه ای تقویت می شوند.
    سرمایه گذاری اینترکمپوس
    بحث حضور اینترمیلان در فوتبال ایران به چند سال پیش برمی گردد، ماسیمو موراتی تاجر نفتی ایتالیایی ها از مدت ها قبل کمیته ای به نام اینترکمپوس
    (interco preject) را به بدنه باشگاه افزود. هدف از این کار سرمایه گذاری و کمک به مناطق محروم و فوتبال خیز سراسر جهان بود. وی البته در نظر داشت تا با کشف استعدادها، آنها را به مدرسه فوتبال اینتر در شهر میلان انتقال بدهد. موراتی این طرح را در کشورهای مختلفی به اجرا درآورد و در اواخر دهه ۹۰ میلادی به ایران هم روی خوش نشان داد. نخستین جرقه ها در زمان صفایی فراهانی و در ملاقات وی با عباس ترابیان مسئول وقت امور بین الملل فدراسیون فوتبال ایران زده شد که رابطه نزدیکی هم با ایتالیایی ها داشت. ترابیان می گوید: «در یکی از ملاقات هایم به موراتی گفتم می تواند در ایران سرمایه گذاری کند.» به آبادان اشاره کردم که بخش مهمی از مناطق فوتبال خیز ایران بوده و مهارت های بازیکنانش زبانزد خاص و عام است. موراتی پذیرفت و بعدها چند کارشناس از ایتالیا به ایران آمدند که آنها را بردند و کوچه پس کوچه های آبادان را بازدید کردند. قرار شد نخستین مرکز اینترمیلان در این شهر ساخته شود که گفتم یک مرکز کافی نیست. بعدها سرایجاد پایگاه هایی درتهران، اردبیل و اصفهان توافق کردیم.
    فعالیت مدارس اینترکمپوس وقتی با حضور موراتی در ایران همراه شد بسیار جدی تر از قبل پیش رفت.
    اینتری ها که متعهد شده بودند به مربیان این مدارس حقوق دلاری پرداخت کنند و وسایل مورد نیاز را به صورت محموله های سالانه ارسال کنند هر چهارماه یک بار شرایط را چک می کردند. اما عمر این فعالیت ها بیش از ۳ سال (فقط در فدراسیون صفایی فراهانی) طول نکشید! جالب این که کسی هم این موضوع را پی نگرفت.
    ترابیان در این باره توضیح می دهد: بعضی ها می خواستند پول برسد، اما کاری صورت نگیرد. در عوض اینترمیلان می خواست کارها خوب پیش برود. موراتی از من خواسته بود کارها را خوب تعقیب کنم. من هم اگر می خواستم بگویم که خیلی چیزها را باید می گفتم به موراتی گفتم دیگر در فدراسیون ایران مشغول به کار نیستم. متأسفانه از داخل کشور به طور مرتب و دقیق ماجراها را پی نگرفتند. درحالی که ایتالیایی ها سرموعد به کشورمان کارشناس می فرستادند و اوضاع هرچهار گروه سنی ۸ ، ۱۰ ، ۱۲ و ۱۵ سال را زیرنظر می گرفتند. راحت می توانستیم از این مدارس باشگاه ها را تغذیه کنیم، ولی قدر فرصت را ندانستیم.»
    اما جالب تر این که، دکتر خداداد رئیس سابق کمیته جوانان فدراسیون فوتبال ایران مدعی است مراودات اینترمیلان و ایران برای پرورش استعدادهای کشورمان تا همین چندماه پیش وجودداشت و حتی ایتالیایی ها آخرین بار در سال گذشته اقدام به ارسال کمک های خود به مدارس ایرانی کردند. آنها هرسال ۱۵۰ دست پیراهن، شورت و جوراب ورزشی را به فدراسیون فوتبال می فرستادند و فکر می کنم تعدادی از این البسه در انبارهای فدراسیون فوتبال موجودباشد. البته این طرح نیاز به پیگیری داشت، چندین بار مربیانی را به شهرمیلان فرستادیم تا درکلاس های آموزشی آنها شرکت کنند. حتی کلاس های آموزشی را با حضور مدرسان ایتالیایی دایرکردیم. خداداد با اشاره به فواید حضور چنین باشگاه هایی درکشورمان خاطرنشان می کند: این طرحی است که اینترمیلان در برخی از کشورها به اجرا درمی آورد.
    اما هیچ انتظاری از میزبانان ندارد. نمایندگان اینتر وقتی از آبادان، اردبیل، شهر ری و اصفهان بازدید کردند شرایط را برای برای پریایی کلاس های خود مهیا دیدند. علاوه بر امکانات و کلاس های مربیگری ازنظر مالی هم کمک میکردند. هر چند پول هایشان قابل توجه نبود. ولی انگیزه ها را افزایش می داد. در نظر داشته باشید هر سال۱۵۰ دست لباس به هر مدرسه می رسید. من خاطرم هست از همان کلاس ها بازیکن هایی تبدیل به داوران جوان شدند. عده ای هم استعدادهای خوبی برای تبدیل به بازیکن های درجه اول داشتند اما به هر ترتیب پیگیری های لازم صورت نگرفته و آنطور که بایسته است قدر فرصت ها را ندانسته ایم.»
    رئیس سابق کمیته جوانان فدراسیون فوتبال ایران بر این باور است که بازگشت ترابیان به فدراسیون و پیگیری های وی می تواند مهم تلقی شود و می توان به ادامه مراودات با باشگاه اینترمیلان امیدوار بود و این در حالی است که ترابیان مدعی است از چند سال قبل اینتری ها با فدراسیون کشورمان قطع رابطه کرده اند.
    مسعود معینی رئیس تازه کمیته جوانان فدراسیون فوتبال هم در پی جست وجوهای ما برای رسیدن به اصل ماجرا می گوید که اطلاعات چندانی از این موضوع ندارد، وی یادآور می شود که مدت زیادی نیست این سمت را در فدراسیون فوتبال عهده دار شده و در این شرایط نمی تواند اظهار نظر کند. معینی می افزاید: در گذشته مطلع شدم که بویژه باشگاه اینترمیلان با توجه به روابط خوبی که با ایران داشت برنامه هایی با اهداف یک طرفه را مورد توجه قرار داد. آنها با هزینه های کم در پی کشف استعدادها بودند. در واقع اگر کمی به عمق مسأله فکر کنیم سود این برنامه برای آنها بیشتر بوده است، ما منابع محدودی داشته ایم و تنها از اسم و پرستیژ اینتری ها می توانستیم استفاده کنیم. این کار ظاهراً برای مدتی ادامه داشت تا این که کمرنگ شد. من اطلاع چندانی از اصل ماجرا ندارم. اگر چیزی وجود داشته باشد حتماً باید علنی شود. متأسفانه در فدراسیون گذشته هه چیز بسیار کمرنگ پی گرفته شد.
    اعلام آمادگی رئال مادرید
    معمای حل نشده پروژه اینتر کمپوس وقتی در کنار پروژه ناتمام دیگری به نام رئال مادرید قرار می گیرد ابهامات و مشکلات پیرامون پرورش استعدادها بیشتر از قبل می شود. فاجعه انسانی بم که بر اثر زلزله وحشتناکی حادث شد سران باشگاه رئال مادرید را واداشت تا نسبت به بازماندگان این زلزله کشنده ابراز همدردی کنند. مادرید ی ها حتی اعلام آمادگی کردند در شهر بم مدرسه فوتبالی بنا می کنند تا نونهالان این منطقه بتوانند آموزش های اصولی فوتبال را بیاموزند. گفته می شود رئیس یکی از شرکت هایی که محصولات اسپانیایی را در کشورمان عرضه می کند تلاش های ابتدایی را صورت داده است. در همین حال منابع دیگری خبر می دهند بانی این کار یک اسقف بود که در هیأت رئیسه سابق باشگاه پرافتخار رئال مادرید فعالیت داشت. این اسقف مسئول امور خیریه باشگاه بوده و تاکنون مسابقه های زیادی را برای کمک به افراد گرسنه در آفریقا به راه انداخته است. یکی از افرادی که این ماجرا را پیگیری کرده، می گوید:
    
    
    باشگاه رئال مادرید در کنار بخش های مختلف خود کمیته ای به نام امور خیریه دارد که پس از زلزله بم پیشنهاد می دهد یک مدرسه فوتبال برای بم و کودکان محروم آن ساخته شود. موضوع از طریق سفارت اسپانیا مطرح شد و از آن پس انجمن صلح و دوستی ایران و اسپانیا پیشنهاد مادریدی ها را به صورت رسمی ارائه کرد این مقام آگاه به پیشنهاد ابتدایی رئال برای پوشش ۱۵۰ بازیکن مستعد و کمک به آنها از طریق ارسال تجهیزات در ابتدای کار اشاره می کند و البته رئالی ها در آن زمان مدعی شدند ظرفیت اولیه را تا مرز هزار بازیکن افزایش می دهند.»
    مطرح شدن نام رئال مادرید با توجه به جذابیت هایش به طور حتم شایعاتی را به دنبال خواهد داشت و این مهم در همان زمانی که رئالی ها اعلام آمادگی همکاری کردند به وضوح مشهود بود. هر بار شایعاتی مطرح شد. از سفر چند نونهال بمی به مادرید و دیدار با ملکه اسپانیا گرفته تا حضور زین الدین زیدان برای افتتاح مدرسه رئالی ها در شهرستان بم! این اخبار نه رنگ واقعیت به خود گرفتند و نه موردتأیید مسئولان داخلی. با این حال یکی از افرادی که از نزدیک پیگیر امور بوده و خود در این زمینه مسئولیتی برعهده داشت در این باره توضیح می دهد: باشگاه رئال مادرید با انجمن صلح و دوستی دو کشور قراردادی را منعقدکرد.
    «رودریگز» که رئیس O.N.G صلح و دوستی اسپانیا است با پرز رئیس وقت باشگاه رئال مادرید مناسبات خوبی داشت. پس از آن ماجرا، به تهران و دفتر انجمن صلح و دوستی در کشورمان کشیده شد. دکتر نراقی که با اسپانیا درارتباط مستقیم است امور را از طریق انجمن پی گرفت، اما تحولات مدیریتی باشگاه رئال مادرید تردیدهایی را به وجود آورد، کالدرون رئیس جدید باشگاه هم تأکید کرد که ما به تعهدات قبلی رئال پایبند هستیم، ولی تاکنون شرایط جدیدی را شاهد نیستیم.
    انتظار بی فایده
    از عقد قرارداد انجمن صلح و دوستی ایران و اسپانیا و باشگاه رئال مادرید زمان زیادی می گذرد.
    مذاکرات جسته و گریخته فراوانی هم در این مدت صورت گرفت، اما انتظارها برای حضور رئالی ها در بم پایانی نداشت. بی تفاوتی فدراسیون فوتبال کشورمان هم در این مهم جالب توجه است. دریجانی می گوید: «دادکان قضیه را پی نمی گرفت. فکر می کرد شوخی است. فقط به خاطر این که قضیه را از سر رد کند می گفت استقبال می کنیم. البته ما اصلاً با فدراسیون کاری نداشتیم و به طور مستقیم با اسپانیا در ارتباط بودیم، اما برای این که بعدها مشکلی پیش نیاید با تربیت بدنی بم قرارداد بستیم تا نگویند غیرقانونی عمل کردند.»
    بمی ها با به کارگیری مربیان بومی آکادمی فوتبال خود را در ورزشگاه بیگلری آغاز کردند با این امید که روزی رئالی ها به عهد خود وفا کنند. ۸۰۰ نونهال در ابتدا نام خود را در آکادمی بم به ثبت رساندند. این عده بعدها به نصف تقلیل پیدا کرد و برنامه ها بر این بود که یکصد بازیکن مستعد در فهرست نهایی آکادمی قرار گیرند. چند ماه پیش که دو بازیکن سال های دور رئال مادرید به ایران سفر کردند امید زیادی وجود داشت تا وعده های این باشگاه تحقق یابند، اما نمایندگان رئال چند روزی در تهران ماندند و پس از گشت و گذار در اصفهان به مادرید برگشتند!
    عباس ترابیان، پیگیر نبودن مسئولان وقت فدراسیون را علت تأخیر و عملی نشدن قول و قرارهای مادریدی ها می داند. مسعود معینی رئیس کنونی کمیته جوانان فدراسیون فوتبال هم در این باره اظهارنظر نمی کند ولی دکتر خداداد رئیس سابق کمیته جوانان فدراسیون فوتبال به شروع فعالیت های مدرسه فوتبال بم با مدیریت یاوری سرمربی سابق تیم زیر ۱۳سال ایران اشاره می کند: «من یک بار به بم رفتم و از مدرسه فوتبال آنجا بازدید کردم. آقای یاوری مسئولیت کارهای آنها را بر عهده داشتند.» خداداد در حالی به این موضوع می پردازد که یاوری هرگونه همکاری با پروژه رئال مادرید در بم را تکذیب می کند و می گوید که مسئول آکادمی فوتبال ارگ جدید است. از آغاز به کار این آکادمی بیش از پانزده ماه می گذرد و حتی با مساعدت فدراسیون فوتبال قرار بر این است به منظور حمایت از کودکان زلزله زده بم تیم ارگ جدید در رقابت های زیر ۱۴سال شرکت کند. آنطور که ما شنیدیم تعامل خوبی بین آکادمی فوتبال ارگ جدید و فدراسیون فوتبال برقرار است درست بر خلاف رابطه مدرسه فوتبال رئال مادرید و فدراسیون! به وجود آمدن دو آکادمی که در موازات یکدیگر حرکت می کنند فقط بخشی از مشکلات فوتبال ایران است. شنیده ها حکایت می کنند رابطه خوبی هم بین دو گروه حاکم نیست. در این بین به نظر می رسد صورت مسأله یعنی سرمایه گذاری باشگاه رئال مادرید اسپانیا در بم به کلی پاک شده و بسیاری آن را فراموش کرده اند. برخی ها مدعی هستند رئالی ها نخستین تماس ها را با مسئولان ارگ جدید برقرار کردند، اما با چرخشی ناگهانی سر از تربیت بدنی بم درآوردند. البته این شایعات با پای گرفتن آکادمی ارگ جدید قوت بیشتری می گرفت و چندان هم مهم تلقی نمی شود. این که نخستین مدرسه فوتبال باشگاه رئال مادرید در خاورمیانه که قرار بود در بم ساخته شود با گذشت زمان طولانی تحقق نیافته و مسئولان فوتبال کشور هم در این راه کاملاً بی اعتنا بوده اند جای تأثر فراوان دارد. حاصل این بی توجهی ها را سالهاست که در رقابت های بین المللی رده های پایه ای می بینیم اما از آن درس نگرفته ایم.
    دور شدن از اصل
    
    
    تردیدی نیست سرزمین پهناور ایران زمین از نظر استعدادهای فوتبال کمبودی ندارد، اما بیشترین ضعف ها به امکانات و آموزش ها برمی گردد. جذب مدرسان بزرگ خارجی هم می توانست در این راه کمک خوبی برای شروع پروژه های عظیم باشد، اما وقتی اینترمیلان و رئال مادرید پیش قدم شده بودند ما در جذب آنها کوشا نبودیم و به راه همیشگی خود ادامه داده ایم. فریدون معینی کارشناس فوتبال معتقد است توجه بیش از حد به مسائل خارج از فوتبال ما را از اصل آن دور کرده است. رئیس سابق کمیته آموزش فدراسیون فوتبال ادامه می دهد: «آنها که پیشرفت کرده اند به فوتبال پایه اهمیت داده اند. متأسفانه در بخش پایه ای بسیار ضعیف عمل کرده ایم. حضور رئال و اینتر دست کم می توانست ما را با روند کار باشگاه های بزرگ دنیا آشنا کند، اما این فرصت را قدر ندانستیم.»
    با ثروت های هنگفتی که رئال مادرید و اینتر میلان دارند دایر کردن کلاس های آموزشی و مدارس فوتبال در نقاط مختلف دنیا هزینه آنچنانی ندارد. متأسفانه نتوانستیم از فرصتی که برایمان پیش آمده بود، استفاده کنیم.

جهان ازنگاه رسانه ها






غول چشم بادامی دنیای اقتصاد



    
     
    محافل اقتصادی خبرهای جدیدی از برنامه های بلند ژاپنی ها نقل می کنند. به نوشته روزنامه وال استریت ژورنال، هیروکو اوتا که اواخر سپتامبر وزیر اقتصاد شد در اندیشه رفع مشکلات موجود بر سر راه اقتصاد و از میان برداشتن نارسایی های تجاری در یک دهه گذشته است. اقتصاد این کشور از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۵ بیش از ۲ درصد رشد داشت و ممکن است در سال ۲۰۰۶ و ۲۰۰۷ نیز حدود ۲ درصد دیگر رشد کند، اما مواضع اصلی بر سر راه پیشروی اقتصاد ژاپن عبارت است از بدهی های داخلی، وام های سوخته و کاهش رشد جمعیت. خانم اوتا در گفت وگویی با این روزنامه اظهار داشته است: ژاپن از سقوط و سراشیبی رهایی یافته است.
    در اواخر دهه ۱۹۹۰ بهره وری در آمریکا افزایش یافت، اما در اروپا و ژاپن این اتفاق رخ نداد. با این همه با وجود کاهش جمعیت باید بهره وری خود را بهبود بخشیم.
    به گفته این منبع، ژاپن نیز مانند بسیاری دیگر از اقتصادهای بزرگ دنیا درصدد بازنگری در اقتصاد خود است.
    
    روستاهای عراقی در آمریکا
    
    گزارش رسانه های آمریکایی نشان از آن دارد که واشنگتن راهبرد طولانی مدتی را برای عراق در نظر گرفته است و کاخ سفید در همین راستا درصدد است تا سربازانی را که هنوز پا به عراق نگذاشته اند با شرایط این کشور آشنا کند. هفته نامه نیوزویک خبر داد که آمریکایی ها در کانزاس مراکز تمرینی جدید با حال و هوای عراق ایجاد کرده اند.
    مقام های نظامی دستور داده اند که در خاک آمریکا دو روستای جدید به نام الامیر و الحوائج ایجاد شود تا سربازانی که قرار است به عراق فرستاده شوند، قبل از اعزام با وضعیت آن کشور آشنا شوند. از ماه ژوئیه تاکنون جوخه های ۱۱ نفره ای از مشاوران آمریکا تمرین های دوره ای ۶۰ روزه ای را در آنجا آغاز کرده اند، اما هدف از ایجاد این روستاها و تمرین های فشرده و دقیق برای سربازان آمریکایی چیست؟ آمریکا تحت فشار است که هرچه سریع تر ۱۴۰ هزار نیروی خود در عراق را محدود کند. بنابراین شرایط جدیدی برای آماده کردن نیروهای زبده و آشنا به اوضاع عراق تربیت می کند.

فصلنامه علوم و فنون هسته ای

فصلنامه علوم و فنون هسته ای

شماره 1 (پیاپی 36)، سال 1385
64 صفحه

 
 مطالعه توان تثبیت نیتروژن مولکولی سه رقم اصلی سویای کشور در همزیستی با باکتری برادی ریزوبیوم ژاپونیکوم به روش رقت ایزوتوپی نیتروژن - 15 در ایران
نجات پیرولی بیرانوند ، ناهید صالح راستین ، میراحمدی موسوی شلمانی  ص 1
چکیده مطلب   
 ارائه کیت جدید برون تنی برای تعیین غلظت پادگن ویژه پروستات در سرم انسانی به روش سنجش ایمونورادیومتریک
محمدحسین بابائی ، پیام بهراد کیا ، محمد شفیعی ، مسعود مولا ، هاله فروتن ، رضا نجفی  ص 7
چکیده مطلب   
 مطالعه مقاومت هالوفراکس رادیوتولرانس ، آرکی باکتری بسیار نمک دوست دریاچه ارومیه در بابر پرتوهای فرابنفش و گامای کبالت 60
عزت عسگرانی ، مهدیه شیرزاد ، محمدرضا صعودی ، حمیدرضا شاه محمدی ، طاهره فلسفی  ص 13
چکیده مطلب   
 جداسازی اورانیوم از محلول فروشویی آنومالی 6 منطقه خشومی
کامران نظری ، رقیه محمودی  ص 19
چکیده مطلب   
 تولید و کنترل کیفی سدیوم فلوئورید (Na 18F) و پخش آن در بافتهای موش صحرایی به عنوان رادیوداروی تصویربرداری استخوانی با PET
مهدی اخلاقی ، محمدمیرزایی ، امیررضا جلیلیان ، نامی شادانپور ، صدیقه مرادخانی ،‌ فریبا سدادی ، مهسا مستعان ، غلامرضا اصلانی ، محمدرضا انصاف  ص 27
چکیده مطلب   
 لیزر بخار طلای کم توان
داود صالحی نیا ، کامران خراسانی ، بختیار کیا ، منصور زند  ص 35
چکیده مطلب   
 رشد نانولوله‌های کربنی به روش پوشش دهی شیمیایی - حرارتی در فاز بخار (TCVD) در فشار اتمسفر
مجید مجتهد زاده لاریجانی ، علی نبی پور چاکلی ، شاپور لاهوتی ، عبدالجواد نوین روز ، نرگس افشاری  ص 41
چکیده مطلب   
 بررسی و اندازه گیری مقادیر ناچیز کلرید در زیرکونیوم به روشهای کدروت سنجی و نفلومتری
محمد بنی نجاریان ، محسن روان بد ، مسعود آقا حسینی  ص 49
چکیده مطلب   

تعداد صفحات: 64 صفحه
صفحه آرا: لیلا مرادی
چاپ: سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
تاریخ انتشار: 4/8/85
تاریخ درج در سایت: 10/8/85
شمار بازدیدکنندگان این شماره: 163  


ماشین زمان

ماشین زمان

 

                                                              

 

تاریخچه زمان

تقریبا همه آدمها شیفته ماهیت زمان هستند. هر چه برای درک آن سخت تر کوشش می کنیم اسرار آمیزتر و توهم انگیزتر جلوه می کند. آیا زمان را خود ما اختراع کرده ایم یا همواره در پیرامونمان وجود داشته است؟ آیا آینده از پیش رقم خورده است؟آیا هنوز می توان بر گذشته اثر گذاشت؟ آیا ممکن است بتوان مسیر زمان را تندتر یا کندتر کرد؟و آیا زمان آغاز و مبدائئ داشته است؟

شاید فکر کنید که برای این پرسشها پاسخهای مناسبی دارید. با ادامه مطالعه این پست در می یابید که آیا دیدگاه شما با دیدگاههای فیزیک نوین مطابقت دارد یا نه؟

                                         

 

                                               

                                           

زمان نیوتنی

نیوتن شرح داد که اشیاء به چه صورت تحت تاثیر نیروها حرکت می کنند. بر اساس تعریف او اندیشه زمان برای

مفهوم یافتن تمامی حرکتها و دگرگونیها ضروری است و لازم است که زمان به عنوان بخشی غیر قابل انفکاک از این توصیف ریاضی عالم واقع در آن ملحوظ شود.زمان نیوتنی مطلق و بی رحم است.همانند رودخانه ای که با سرعتی ثابت در همه جای کیهان جریان دارد. نیوتن زمان را به عنوان محیطی شرح داد که در خارج از فضا و مستقل از تمامی فرآیندهائی که در آن روی میدهند وجود دارد. گفته می شود که در این دیدگاه زمان به گونه ای می گذرد که گوئی یک ساعت کیهانی فرضی وجود داردکه بدون توجه به احساسات ذهنی ما در باره گذر زمان ثانیه ها ساعتها و سالها را رقم می زند. ما هیچ تاثیری بر سرعت جریان زمان نداریم و نمی توانیم آن را تندتر یا کندتر کنیم.

ولی آیا نیوتن درست می گفت؟ آیا چنین زمان کیهانی واقعا وجود دارد؟ فیزیک نوین نشان داده است که چنین نیست و در واقع آلبرت اینشتین نشان داد که وضع بدین گونه نمی باشد.

 

                                       

                                               

 

زمان اینشتینی

در سال 1905 میلادی اینشتین کشف کرد که زمان و فضا به هم وابسته اند و این واقعیت با عنوان نسبیت خاص شناخته شد. امروز در شرح های عامه پسندی که از نظریه نسبیت ارائه می شود کوشش بر این است که ذهن به این ادراک رهنمون گردد که نظریه اینشتین معادله معروف E=mc2 را در اختیار ما قرار داده است .این نکته واقعیت دارد و آنچه که مارا به عصر اتم وارد کرد خوب یا بد همین فرمول ساده بود ولی نسبیت بسیار عمیق تر از این حرفها ست.

این نظریه پیام آور انقلاب در دانش فیزیک بود و نشان داد که چگونه و به چه دلیل باید تصوراتکهن درباره فضا و زمان را دور انداخت و آنها را با مجموعه ای چنین جدید و نامانوس از تصورات جایگزین کرد – آن هم در شرایطی که هنوز نتوانسته ایم دیدگاه کهن نیوتنی را در باره زمان دگرگون سازیم. از اینجاست که اندیشه زمان به عنوان بعد چهارم نشات می گیرد.

اینشتین نشان داد که هر چیز ( یا هر کس ) که با سرعت نزدیک به نور (حدود شگفت انگیز سیصد هزار کیلومتر بر ثانیه) سفر کند ، زمان به معنای واقعی کلمه برای آن سرعتی آهسته تر خواهد یافت.  مثلا هر چه یک ساعت با سرعتی نزدیک تر به سرعت سیر نور حرکت کند زمان تیک تیک آن کوتاه تر خواهد شد.

پیش از آن که این اندیشه را به تصور این که « فقط یک فرضیه است » ، کنار بگذارید ، باید خاطر نشان کرد که این روزها کند ساختن سیر زمان در شتاب دهنده های ذرات ، به طور عادی مورد تایید قرار می گیرد. شتاب دهنده های ذرات تاسیسات آزمایشگاهی عظیمی هستند که با برخورداری از مجاری زیر زمینی چندین کیلومتری ، ذرات تحت اتمی را با سرعت هایی در حد سرعت سیر نور شتاب می دهند و از نمونه های معروف آنها می توان به شتاب دهنده CERN در سوئیس اشاره کرد.

 

                                            a view of space

 

 

با سر به سوی آینده

این اندیشه کند سازی زمان ، به مفهوم واقعی کلمه وسیله ای را برای سفر در آینده در اختیار ما قرار می دهد که چگونگی آن را در اینجا شرح خواهیم داد : فرض کنید قرار بود در موشکی که می توانست سرعت خود را تا حدود سرعت سیر نور برساند سفر کنید و مثلا به مدت چهار سال در اقصاء نقاط کیهان گشت بزنید. در این صورت هنگام بازگشت به خانه خود ، با شگفتی مواجه می شدید.

اگر تقویم شما در عرشه فضاناو نشان دهد که مثلا در ژانویه سال 2000 رهسپار فضا شده اید و در ژانویه سال 2004 بازگشته اید ، بسته به سرعت دقیق و چگونگی مسیری که در میان ستارگان پیموده اید ممکن است دریابید که تاریخ بر حسب زمان زمینی سال 2040 میلادی است و همه کسانی که روی زمین زندگی کرده اند چهل سال مسن تر شده اند. همچنین ممکن است آنها هم به همین میزان از دیدن این که شما پس از این همه سال دوری ( البته از دیدگاه زمانی آنها ) تا این حد جوان مانده اید ، دچار شگفتی شوند. به این ترتیب داخل فضاناو چهارسال گذشته است در حالی که ساعت های روی زمین چهل سال کار کرده اند. این امر به مفهوم آن است که شما به هر دلیل و مقصودی ، سی و شش سال در زمان ، به سوی آینده جهش کرده اید. در این مثال شمار سالیان سپری شده در عرضه موشک و روی زمین به دلخواه انتخاب شده است. در واقع اگر کشتی فضایی شما بیشتر و بیشتر به سرعت سیر نور نزدیک شود شما متوجه خواهید شد که هزاران یا حتی میلیون ها سال از زمان آغاز سفر شما ،  روی زمین سپری شده است.

این اثر که اتساع زمان نام دارد در آزمون های مختلف تا حد اکثر دقت ، مورد آزمایش و تایید قرار گرفته است. دانشمندان دو ساعت اتمی بسیار دقیق را با هم تنظیم کرده و سپس یکی از آنها را در یک هواپیمای جت و دیگری را روی زمین قرار داده اند. پس از بازگشت هواپیمای جت ، آنان مجددا هر دو ساعت را با دقت نگاه کردند . مشخص شده است که ساعت سفر کرده ، نسبت به همتای خانه نشین خود به میزان کسر کوچکی از ثانیه عقب مانده است . این در حالی است که هواپیمای جت فقط با سرعت چند هزار کیلومتر در ساعت سفر می کند که چندین میلیون بار کنرد تر از سرعت نور است . از این رو تفاوت میان ساعت ها بسیار جزئی و تقریبا ناچیز است. با این حال ، تفاوت مذکور واقعیت دارد و ساعت های اتمی چنان دقیق عمل می کنند که ما درباره ارقام نشان داده شده توسط آنها و نتایج حاصل از این مقایسه هیچ تردیدی نداریم که :

حرکت با سرعت های بالا موجب سفر به آینده می شود. .

                                                  

 

                                            spaceship-p7    

 

گذشته ها گذشته اند

    سفر به گذشته بسیار دشوار تر می نماید خیلی از مردم از اینکه سفر در زمان به سوی جلو آسانتر از بازگشت به عقب در آن است متعجب می شوند . دست کم ممکن است فکر کنید که اندیشه سفر به آینده مضحک تر بنظر می رسد. شاید گذشته کاملا دور از دسترس باشدولی حداقل گذشته به نحوی موجودیت یافته و واقع شده است. در حالی که آینده هنوز روی نداده است. چگونه می توان شاهد زمانی بود که هنوز روی نداده است؟با این حال سفر در زمان بسوی آینده و به وسیله سرعت زیاد مستلزم این نیست که آینده در جائی به انتظار دیدار ما باشد. مفهوم آن این است که ما از چهار چوب زمانی دیگران خارج می شویم و به چهار چوبی قدم می گذاریم که سیر زمان در آن کندتر است.زمانی که ما در چنین حالتی قرار می گیریم زمان در خارج از چهار چوب زمانی ما با سرعت بیشتری سپری می شودو آینده با سرعتی زیادتر فرا می رسد.وقتی که ما به چهار چوب زمانی اصلی خود باز می گردیم سریعتر از هر کس دیگری به آینده رسیده ایم.

    از سوی دیگر مثالهای ذهن آزار بسیار وجود دارد که نشان می دهد اگر سفر در زمان به گذشته امکان پذیر بوددر آن صورت چه وقایع مضحکی ممکن بود روی دهد. برای مثال اگر ما می توانستیم یک سال در زمان به عقب برویم و خودمان را که در آن زمان جوانتر بوده ایم بکشیم چه اتفاقی می افتاد ؟آیا وقتی خود جوانتر شما نقش بر زمین می شد شما هم مثل حبابی که می ترکد از صحنه گیتی محو می شدید ؟ و اگر شما در سال گذشته کشته شده باشید چه کسی شما را به قتل رسانده است؟ می دانم که این حرفها کمی دور از عقل بنظر می رسند ولی بیانگر یک پارادوکس معروفند.در باره آن بیندیشید .ظاهرا شما نمی توانید خودتان را کشته باشید زیرا برای آنکه خود کشی کنید باید از خود کشی جان سالم بدر برده باشید.

    آنچه که باید در باره سفر به گذشته بیاد داشته باشید این است که شما تا حدی مجاز به مداخله در تاریخیدکه نتیجه کار همان که هست از آب درآید.شما نمی توانید گذشته را دگرگون کنید. اصولا برای بازگشت به گذشته دو راه وجود دارد. یکی معکوس شدن سیر زمان به گونه ای که عقربه های ساعت مچی شما در خلاف جهت عادی گردش کنند که این امر مستلزم دستیابی به سرعتهای بالاتر از سرعت سیر  نور است و برای ما قابل حصول نیست. آنچه در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است این نوع از سفرهای زمانی نیست. راه دیگر سفر به گونه ای است که شما به ظاهر در زمان رو به جلو حرکت می کنید( ساعت مچی شما در جهت عادی کار می کند )ولی حرکتتان در امتداد مسیری از فضا – زمان که تاب برداشته است انجام می شود به گونه ای که این مسیر شما را به گذشته خودتان می برد . مثل قطارهای شهر بازی که روی ریلهای پیچ و تاب دار حرکت می کنند. در فیزیک به اینگونه مسیرهای حلقوی منحنی های بسته زمان مانند می گویند که در سالهای دهه 1990 موضوع پژهشهای نظری پیگیر و فراوانی بوده اند. آنچه که شاید به نظر شما شگفت انگیز باشد این است که تا 50 سال شهرت داشت که معادلات نسبیت عام اینشتین وجود اینگونه حلقه های زمانی را ممکن می دانند. در سال 1949 میلادی کورت گودل ریاضیدان آمریکائی نشان داد که اینگونه سفرهای زمانی به گذشته از دیدگاه نظری امکان پذیر می باشند .ولی فقط همین. اینکه امری تنها از دیدگاه نظری امکان پذیر باشد به مفهوم آن نیست که در عمل هم امکان پذیرمی باشد. و بالاخره اینکه ممکن است نظریات ما هم غلط یا ناقص باشند.

   

                                                  

                                              a spaceship

 

هیچ چیز تغییر نمی کند          

   نتیجه دیگر نظریه نسبیت اینشتین این است که باید فضا- زمان را به عنوان یک قالب ایستای چهار بعدی که تمام زمانها درون آن حالت جمود وجود دارند در نظر گرفت. برای ما کاملا آسان است که کل فضای سه بعدی را به صورت یک حجم احتمالا محدود به ذهن درآوریم. ولی وجود زمان به عنوان محور چهارم مارا ملزم به تجسم یک حجم چهار بعدی می کند که انجام این کار برای مغز بیچاره ما غیر ممکن است. در این صورت تمامی زمانها اعم از گذشته حال و آینده تنها نقاطی هستند که در امتداد یک محور ایستا قرار گرفته اندو همگی با هم داخل این قالب کیهانی چهار بعدی جای دارند. اینجا و اکنون ما تنها نقطه ای در داخل این قالب است.

  این نکته بسیار عجیب و غریب می نماید زیرا به مفهوم آن است و هر آنچه که روزگاری در آینده قرار است روی دهد در همانجا منتظر است تا ما روزی به آن برسیم! به این ترتیب در حالی که نیوتن ادعا می کرد که زمان در جریان می باشد.

 اینشتین به ما آموخت که تصور جریان داشتن زمان توهمی بیش نیست . زمان اصولا جریانی ندارد بلکه تنها می توان گفت که هست .  

 

ملاقات های فرازمینی در تاریخ

ملاقات های فرازمینی در تاریخ

                                                    

                                                 

برای ان دسته از افرادی که مشاهده یوفو ها را موضوع این عصر می دانند و انرا ساخته دست کشور های پیشرفته قلمداد می کنند نوشته ی زیر جالب است :

1500 سال قبل از میلاد : فرعون تاتموس سوم دوایر پلید و نا ارام درخشانی را در پهنه اسمان نظاره می کند.

 329 سال قبل از میلاد : اسکندر مقدونی اعلام می کند که هنگامی که لشگریان وی در حال عبور از رودخانه جاکارتس بودند دو شی پرنده در اسمان ظاهر شده و چندین بار به سمت لشگریانش حمله بردند به طوری که  باعث رم کردن اسب ها و فیل ها و متواری شدن سربازان گردیدند. و سربازان تا روز بعد از عبور از رودخانه منصرف گشتند. انها این حادثه را حادثه ای شیطانی که باعث شکستشان خواهد شد پنداشتند.

 170 سال قبل از میلاد : ناوگانی تماشایی از کشتی های پرنده در اسمان لانوپیوم مشاهده گردیدند.

 99 سال قبل از میلاد : هنگامی که لیویوس تروسو مشغول خواندن اعلامیه جنگ در ابتدای شروع جنگ ایتالیا بود صدای عظیمی از اسمان شنیده شد و کره ای از اتش در اسمان شمالی در قلمرو اسپولتوم ظاهر می شود که رنگ طلایی دارد. سپس به نظر می رسد که بزرگ تر شده و از زمین به سمت اسمان می رود. درخشندگی اش طوری است که خورشید را تحت الشعاع خود قرار می دهد. پس از ان به سمت مشرق رفته و ناپدید می شود.

 42 سال قبل از میلاد : از روم گزارش می رسد که چیزی شبیه به یک نوع سلاح با صدایی عظیم از زمین بر می خیزد و به اسمان میرود! (ایا نوعی موشک رویت شده بود یا نوعی سفینه؟)

                                      

                                              

 

 70میلادی : در 21 می این سال یک شبح شیطانی در ابعادی باور نکردنی   قبل از غروب افتاب در اسمان ظاهر گشت. نیروهای  نظامی شهرها را محاصره کردند و سلاح هایشان را به سمت اسمان نشانه رفتند.

80 میلادی : هنگامی که امپراتور روم اگریکولا در سفر اسکاتلند بود در شبی زمستانی شعله های عجیبی در اسمان بر فراز جنگل کالدون مشاهده می کند. تمام اسمان روشن شده بود و زمانی که هوا صاف بود یک کشتی اسمانی هر شب با سرعتی زیاد در اسمان پرواز می کرد!

 98 میلادی :هنگام  غروب افتاب در اسمان رم صفحه ای درخشنده  ظاهر گشت و سپس به سمت مشرق رفت!

 398  میلادی :چیزی شبیه به کره ای سوزان که شمشیری از ان خارج شده بود بر فراز اسمان شهر بیزانس مشاهده شد. به نظر می رسید که این جسم پرنده از بالاترین نقطه اسمان زمین را لمس می کرد. چیزی که تا کنون دیده نشده.

 776 میلادی : افرادی که در بیرون کلیسا ایستاده بودند دو صفحه درخشان بزرگ قرمز رنگ را بر فراز کلیسا مشاهده کردند که در حال مانور بودند. بسیاری از مردم با دیدن انها وحشت زده شدند و از قلعه فرار کردند!

 810  میلادی : سنت گریگوری به نقل از الکویین منشی و مورخ شارل مگنه و مولف کتاب ویتا کارولی در قسمت سی و یکم کتابش اظهار داشته که در سال 810 هنگامی که از شهر اخن المان دور می شده یک شی گرد و بزرگ درخشان را در اسمان مشاهده کرده که از سمت شرق به غرب پرواز می کرده است. این شی انقدر بزرگ بوده که اسبهای سلطنتی رم کرده و باعث زمین خوردن و زخمی شدن شارل مگنه می شوند!

 1235 میلادی : ژنرال یوریتسوم ژاپنی در روز 24 سپتامبر این سال در کمپ نظامی خود بود که واقعه ای عجیب روی داد. در هنگام شب و صبح روز بعد نورهایی در اسمان مشاهده می گردند که مانورهایی را در اسمان انجام می دادند. ژنرال از طالع بینانی که همراه او بودند علت ان واقعه را جویا می شود و ان ستاره شناسان دانشمند با خونسردی باشخ میدهند که این وقایع طبیعی هستند و وزش باد هنگام سحرگاهان باعث می شود ستارگان در اسمان به رقص درایند!!

 1239 میلادی : 24 جولای – انگلستان  قبل از دمیده شدن ستارگان یک شی درخشان در اسمان ظاهر شد و به نظر می رسید که می تواند بروی هر دو سمت خود پرواز کند. این جسم بزرگ ابتدا از جنوب به سمت بالا پرواز کرد و فورا با گردشی سریع به سمت شمال پرواز می کند. ان جسم طوری پرواز می کرد که به نظر می رسید با هر سرعتی که بخواهد می تواند پرواز کند. بدین ترتیب به اعماق اسمان پرواز نمود!

 1254 میلادی : در نمیه شب هشتم ماه یک شب پر ستاره ناگهان یک کشتی عظیم در اسمان ظاهر گشت. این کشتی مجلل با نورهای رنگی بود. راهبان سنت البان برای مدتی طولانی این کشتی را مشاهده کردند اما ان جسم از نظر ناپدید شد!

 1290 میلادی : در بایلند یورک شایر شمالی در انگلستان هنگامی که راهب بزرگ و دیگر راهبان مشغول خوردن غذا بودند یک شی مسطح و دایره ای شکل نقره ای رنگ و درخشان بر فراز کلیسا به پرواز درامد و باعث وحشت راهبان گردید!

 1332 میلادی : در ساعات اولیه شب در اگزبریچ انگلستان ستونی نورانی در اسمان مشاهده شد. این شی از اسمان جنوب برخاست وبا حرکتی ارام به سمت شمال رفت. در جلوی این شی عجیب دوکی شکل نوری قرمز رنگ به سمت جلو ساطع می شد. سپس ان جسم سرعت گرفت و در اعماق اسمان ناپدید گشت!

 1492 میلادی : ساعت 10 شب 11 اکتبر کریستوف کلمب و همسفرش پدرو گوتیرز هنگامی که بر عرشه کشتی سانتا ماریا ایستاده بودند شی درخشانی را در دوردست مشاهده کردند. این شی در تمام طول شب چندین بار مشاهده شد و مرتبا بالا و پایین می رفت. کریستف کلمب قبل از اینکه به خشکی برسد به مدت چهار ساعت شاهد پرواز ان شی بود.  به نظر او این نشانه  رسیدن انها به خشکی بود!

 1528 میلادی : مردم شهر سیژ در اوتریخت هلند با دیدن یک صلیب زرد رنگ و پرنده وحشت زده شدند. چرا که انها تصور می کردند دشمن به شهر حمله کرده است.

 1554 میلادی : در ساعات 6 تا 8 صبح 10 مارس در فرانسه در اطراف ماه یک نقطه نورانی دیده شد که از خود نورهایی پخش می کرد و صدایی گوشخراش داشت و مانند نوک یک پیکان به نظر می رسید که از یک پهلوی خود به پهلوی دیگر می چرخید!

 1643 میلادی : 11 مارس این سال وقایع نگاری به نام جان ایولین درانگلستان گزارش می دهد که :  من نباید فراموش کنم که چه چیز مارا در شب قبل بی نهایت و حیرت زده کرد. جسمی نورانی مانند ابر و به شکل یک شمشیر که نوک ان سمت شمال بود در اسمان مشاهده شد. این شی مانند ماه ارام بود و بقیه اسمان نیز صاف و ارام بود. این جسم ساعت 11 شب تا 1 بامداد در اسمان دیده شد و در نهایت به سمت جنوب انگلستان پرواز نمود!

 1700 میلادی : از تمدن سرخپوستان امریکا گزارش می رسد که موجودات انسان گونه درخشانی وجود داشته اند که سرخپوستان را با یک لوله مخصوص!(سلاح اشعه ای) فلج می کردند. و نیز در تاریخ این سرخپوستان امده است که برخی از زنان سرخپوست با گروهی از این مردان ستاره ای ازدواج کرده اند!

 1742 میلادی : یکی از اعضای انجمن سلطنتی انگلستان می نویسد : در 16 دسامبر این سال من از منطقه جیمز پارک عبور می کردم که ناگهان نوری از پشت درختان و خانه ها از سمت غرب و جنوب به اسمان برخاست که مانند یک موشک بزرگ به نظر می رسید. وقتی که ان شی تا 20 درجه از دید من اوج گرفت به حالت افقی در امده و به سمت شمال و شرق به پرواز کرد. ان شی بسیار نزدیک به نظر می رسید و حرکتش ارام بود. من حدود نیم مایل انرا با چشمانم تعقیب کردم. یک شعله در قسمت عقب ان نمایان بود. انتهای ان مانند ردیفی از میله های اهنین به نظر می رسید. و در یک نقطه از ان شی سیلندر مانند دنباله های نور ساطع می شد. به زوری که نیمی از طول ان کاملا شفاف به نظر می رسید. سر ان شی به اندازه 3 درجه نسبت به قطر ان و دم ان نیز به اندازه سه درجه نسبت به طول تخمین زده می شد.

 1790 میلادی : از فرانسه چنین گزارش شده که در خلال تابستان یک بازرس پلیس به نام لیابوف شاهد بود که یک کره نورانی بزرگ بر فراز فارملند در حال پرواز است. این کره نورانی سپس فرود امد و مردی از ان خارج شد که به زبانی نا مفهوم سخن می گفت. بعد از این حادثه ان کره ناگهان منفجر شد و ان مرد نیز ناپدید گردید! این واقعه توسط بسیاری از مردم ان زمان رویت شده و به خوبی نیز ثبت گردیده است.

 1870 میلادی : این واقعه از دفترچه ثبت یک کشتی و از قول کاپیتان ان اف.دبلیو.بنر نقل گردیده است :

ملوانان کشتی یک شی خیره کننده شبیه یک ابر را در اسمان می بینند. ان شی شبیه به یک ابر مدور بوده که یک نیم دایره در درون ان به چهارقسمت تقسیم شده بود. محور مرکزی ان به بیرون زده بود و دوباره به عقب برگشته بود. این شی از نقطه ای با زاویه 20 درجه نسبت به افق تا زاویه 80 درجه رفت. سپس در ناحیه شمال شرقی مستقر گردید و گاهی در نواحی جنوب و جنوب شرقی نیز مشاهده می گردید. ان شی در مقابل باد به حالت مورب قرار گرفت و برای مدت نیم ساعت به این شکل مشاهده شد و در اخر ناپدید گردید!

این گزارشات پس از سال ۱۸۷۰ میلادی تا هم کنون ادامه دارد و اشیای ناشناس پرنده در نقاط مختلفی از جهان پیوسته موجب شگفتی و وحشت ناظران می شوند.

معمایی درسیبری

معمایی در سیبری

                                   

                                                

 

دانشمندان روسی، بقایای یک سفینه فضایی را یافته‌اند که ساخته دست بشر نیست.
به گزارش سرویس بین‌الملل «بازتاب»، یوری لافبن، پژوهشگر روسی و رییس موزه «شهاب‌سنگ تونگوسکا و اجسام فضایی»، از کشف دو میله فلزی سنگین توسط تیم تحقیقاتی خود خبر داد که مدعی است، ساخته دست بشر نیست.
روزنامه «الشرق‌الاوسط» ـ چاپ لندن ـ با اعلام این خبر افزود: این دو میله در نزدیکی روستای «واناوارا» کشف شده است؛ یکی از این میله‌ها در عمق 5/1 متری و در میان جسمی یافت شده که متعلق به یک ستاره دنباله‌دار بوده و میله دوم نیز در میان آهن قراضه‌های موجود در نزدیکی ریل راه‌آهن پیدا شده است.
پیش از این نیز روس‌ها در سال 1908 ادعا کرده بودند که در محل سقوط شهاب‌سنگ «تونگوسکا» در سیبری بقایای یک سفینه فضایی را یافته‌اند که ساخته دست بشر نیست.
ساکنان نزدیک به محل سقوط این شهاب‌سنگ، این منطقه را بدیمن می‌دانند، اما آنچه که موضوع را جدی‌تر می‌سازد، این است که دانشمندان نیز وجود برخی چیزهای بدیمن در این محل را نفی نمی‌کنند، به گونه‌ای که برخی از این دانشمندان می‌گویند، در یکی از مناطق نزدیک به محل مذکور در سیبری، عقربه‌های ساعت کندتر حرکت می‌کند و این پدیده ناشناخته‌ای است که هنوز مطالعه و بررسی نشده است. مورد عجیب دیگر در این محل، مشاهده اشباحی است که به صورت آشکار حرکت می‌کنند.

دانشمندان مذکور تصریح کردند، آنان با چشمان خود دیده‌اند، افرادی که از این محل عبور می‌کنند، به محض رسیدن به محل مورد نظر، نامرئی می‌شوند و نمی‌توان آنان را دید.

.: یکی از دانشمندان روسی می‌افزاید:

ساکنان محلی این منطقه تأکید می‌کردند که آنان پس از جنگ جهانی دوم، در اعماق رودخانه تونگوسکا، یک‌سری قطعات فلزی صیقلی یافته‌اند که دارای اشکال هندسی منظمی بوده و از ماده سیاه‌رنگ عجیبی ساخته شده است. سپس ما به رغم آنکه از آن زمان تاکنون، طبیعت دچار تغییرات بسیاری شده است، با این حال آغاز به جستجو کردیم و سرانجام یکی از این قطعات را یافتیم که شکل و رنگ آن با هر ماده خام دیگر فرق دارد.
دانشمندان زمین‌شناسی گمان می‌کنند که این ماده، متعلق به یک سفینه فضایی بوده که ویژگی‌های مغناطیسی ندارد و قادر به تحمل گرمایی تا 3000 درجه و نیز تحمل برخورد با شهاب‌سنگ‌ها است.
این منطقه که قطعه مذکور در آن یافت شده و حدود 25 کیلومترمربع مساحت دارد، دارای ویژگی‌های خاص و استثنایی است. انسان در این منطقه نمی‌تواند بایستد، چون احساس می‌کند حلقه‌ای سر او را می‌فشارد. در این منطقه قانون حرارتی نیز صادق نیست، چراکه در روز دمای حرارت هوا به 30 درجه بالای صفر و در شب به 7 درجه زیر صفر می‌رسد، به گونه‌ای که آب یخ می‌زند. سطح پرتوافکنی نیز در این منطقه نسبت به دیگر مناطق 12 الی 15 درصد کمتر از میزان طبیعی‌اش است.
این دانشمند روسی معتقد است، سفینه فضایی منهدم‌شده، از روی زمین بلند شده است.
وی می‌افزاید: این سفینه در 30 ژوئن سال 1908، یعنی زمانی که انسان هنوز سفینه فضایی نداشت برای منهدم کردن یک ستاره دنباله‌دار 200 میلیون تنی بلند شده و آن را در فضای سیبری منهدم کرده، به این ترتیب حیات بشر را نجات داده است.
لافبن در پایان می‌پرسد: آیا این مخلوقات غیربشری خودشان را فدای انسان کرده‌اند؟؟
گفتنی است، عکس‌های گرفته‌شده از محل این انفجار 8 حفره بزرگ را نشان می‌دهد و مقادیر متنابهی نیز اریدیوم ـ که یک ماده فضایی است ـ در این محل کشف شده است.

ریاضیات و زیبایی

ریاضیات و زیبایی (قسمت اول)


 

دفعه ی پیش به دلیل تعدادی اشتباهات لپّی بعضی از نظرات نابود شدند .این را گفتم که بدانید من خدای انتقاد پذیری ام واین موضوع اتفاقی بیش نبوده است ( نکته ی قابل توجه این است که نظرات پاک شده همگی انتقاد بودند. ) .حال برویم سراغ اصل مطلب ( حتما تا به حال متوجه شدید که من عاشق طفره رفتنم.) .

بیشتر ریاضیدانان لذّت هنری خاصّی از کارشان و به طور کلّی از ریاضیات دریافت می کنند.آنها این لذت را با بیان اینکه ریاضی ( و یا حدّاقل بعضی از جنبه های آن ) زیبا هستند توجیه می کنند.گاهی اوقات ریاضیدانان این علم را به عنوان شکلی از هنر و یا به عنوان یک فعّالیت خلّاق معرّفی می کنند و آن را از این لحاظ با شعر و موسیقی مقایسه می کنند. آنها ترجیح می دهند بیشتر از اینکه با یک فیزیکدان و یا فیلسوف مقایسه شوند در مورد شباهتهایشان با هنرمندان صحبت شود.

برتران راسل احساس خود را در مورد زیبایی ریاضیات به این صورت بیان می کند :

((هنگامی که ریاضیات را به درستی نگاه کنیم متوجّه می شویم که تنها شامل حقایق نیست بلکه مهمترین ویژگی آن کمال زیبایی است،نوعی زیبایی سرد و خشک از قبیل آنچه در مجسمه سازی حس می شود،که نقاط ضعف طبیعت و طبع ما در ایجا آن موثر نبوده اند و دارای تجملات زیبای موسیقی و نقاشی نیست بلکه دارای نوعی خلوص و سادگی زیباست که امکان تکامل را فراهم آورده و این بجز توسّط عالیترین هنرها امکان پذیر نیست.))

و یا پاول اردوس می گوید :

((چرا اعداد زیبایند؟ این مثل این است که بپرسیم چرا سمفونی نهم بتهوون زیباست . اگر تو زیبایی آنها را نمی فهمی هیچ کس نمی تواند به تو بگوید. من می دانم که اعداد زیبایند چون اگر نباشند هیچ چیز زیبا نخواهد بود.))