دوم سموئیل
کتاب دوم سموئیل با خبر یافتن داود از مرگ شائل و عزاداری او آغاز می شود. داود، پادشاه بخشی از کشور اسرائیل، یعنی یهودا، شد و پسر شائل بخش دیگر را تجزیه کرد. بین این دو پادشاه جنگ در گرفت و پسر شائل کشته شد و کشور اسرائیل بار دیگر یکپارچه گردید و داود پادشاه همه ی بنی اسرائیل شد. داود خواست برای خدا خانه ای بنا کند، ولی خداوند از طریق ناتان نبی به او گفت: این کار توسط فرزند تو انجام خواهد شد.
داود بر همه ی دشمنان خارجی غلبه کرد و آنان را نابود ساخت و حکومت مقتدری ایجاد نمود. در این بین، داود، که در اوج اقتدار بود، به همسر یکی از سربازانش تجاوز کرد و چون رسوایی به بار آمد، توطئه ای چید و او را در میدان جنگ به کشتن داد. خدا بر او غضب کرد و او توبه نمود. یکی از پسران داود علیه او شورش کرد و ملک او را گرفت، سرانجام این غائله با قتل پسر داود پایان یافت. توطئه ی دیگری مملکت را به سوی جدایی و تجزیه برد و باز داود پیروز شد. مملکت رو به آرامش می رفت، ولی داود دستور سرشماری مردان جنگی را صادر کرد. این چنین کتاب دوم سموئیل پایان می یابد.