توسعهی توریسم عشایری عشایر ایرانی اقوامی هستند که در گذر از قرنها زندگی دستهجمعی، به شیوهای زیبا و باورنکردنی ساختار فرهنگی و اجتماعیِ قبیلهایِِ خود را حفظ کرده و به عنوان دیدنیترین جاذبهی عصر تکنولوژی لقب یافتهاند.
"توریسم عشایری" در ایران مبحث تازهایست که همچون هر پدیدهی جدید دیگری با حواشیِ بسیار همراه بوده و گفتگوهای پردامنهای را در یکی دو سال اخیر سبب گشته است.
توجه اساسی به این امر، در واقع ادامهی تکمیلیِ سیاستهای دولت در"طرح ساماندهی عشایر" میباشد که از مباحث اصلیِ برنامهی چهارم توسعه است.
رسیدگی به مسایلِ عشایر بهطور اخص بر عهدهی "سازمان امور عشایر" نهاده شده و این سازمان با در دست گرفتنِ کارهای خدماتی و عمرانی، وظیفهی زندهنگهداشتنِ فرهنگ غنیِ عشایر را به متولّی حقیقیِ آن، یعنی"سازمان میراث فرهنگی و گردشگری" واگزار کردهاست.
محور فعالیتهای سازمان میراث فرهنگی در این بخش، توسعهی توریسم عشایر است و کارشناسان سازمان امیدوار هستند بواسطهی آن بتوانند علاوه بر معرفیِ ارزشِ والا و تاریخِ فرهنگیِ کوچ، حال و هوای تازهای نیز بر زندگی صادقانه و تحسینانگیزِ هموطنانِ کوچنشینمان عطا کنند.
این سازمان تاکنون چندین جشنواره و همایش را در این زمینه برگزار کرده و همچنین توانستهاست نظرِ دیگر نهادهای مربوط و بخش خصوصی را جهتِ تقویّت زیرساختهای ضروریِ جذب گردشگر در مناطق هدف، جلب نماید.
کلید طلایی
تنوع نژادی، ادیان گوناگون، گویشهای متفاوت، جشنها و بازیهای محلی، مراسم آیینی، رقص، غذاهای لذیذ، مشاغل سنّتی، پوششهای رنگارنگ همه و همه تجلّیِ فرهنگ چند هزار سالهی ایرانیست که چنین توان بالقوهای را برای کشورِ ما به ارمغان آوردهاست.
بنابراین حق است اگر بخواهیم با توجه به داشتههایمان قدمهای بزرگتری را در عرصهی صنعت جهانی گردشگری برداریم و سهم شایستهتری را به خود اختصاص دهیم.
در مباحثِ گردشگری جذابیتهای منحصر بهفردی که در صحنهی رقابتهای بینالمللی فرید و تکرار نشدنی میباشند، برگ برندهی کشورهای رقیب محسوب میشوند و از این منظر، "توریسم عشایری" میتواند همان کلیدِ طلاییِ گمشدهی رونقِ بازار گردشگری ایران باشد. ایران مجموعهی شگفتی از جاذبههای یگانهی اجتماعی را در اختیار دارد.
این جاذبهها شورِ سفری هیجانانگیز را برای بسیاری از فرهنگدوستان، طبیعتگردان، محققان اجتماعی، ورزشکاران و همچنین برای همهی کسانی که به هر نحوی خواهانِ گذراندن تعطیلاتی خاطره انگیز در کشوری متفاوت میباشند را زندهمیکند.
اقوام ایرانی پیکرهی خیالیِ هزار رنگی هستند که در نهایت همه یک رنگ دارند؛ رنگ ایرانی دارند و به پرچمِ سرخ و سفید و سبز موطن خود عشق میورزند.
از آنها بیاموزیم
ایران غایتِ والای تفکری فرداییست که دنیای ما را جهانی سراسر وحدت در نهایتِ کثرت به تصویر میکشد.عشایر در تمدن ایرانزمین سهمی افتخارآمیز دارند، آنها را به صحنه بیآوریم و از تجربیاتِ چند هزار سالهی زندگیشان در سفر، برای بهبود صنعت گردشگریِ کشور بهرهمند شویم.
از آنها بیاموزیم که چگونه سبک سفر کنیم و همواره در تعاملی سازنده ظرفیتهای موجود در طبیعت را کشف کرده و آنان را در زندگی روزمرهمان بکار بگیریم. از طبیعت سرد و گرم چشیدهشان صبر بیاموزیم و لذّت واقعیِ سفر را در پویشی پایدار برای شناخت ناشناختهها جستجو کنیم.
در دنیای شتابزدهی امروزی زندگی هموطنان کوچنشینِ ما همچون تمامی مظاهر بشری دستخوش تحولی غیرقابل انکار است. آنها نیز به نوبهی خود سهمی از این دیگرگونی خواهند برد و ممکن است نسل آیندهی عشایر شیوهی معیشتیِ متفاوتی را از آنچه ما امروز شاهدش هستیم برای خود انتخاب کنند.
دور از انصاف است اگر این را همچون تزریق تکنولوژی به زندگی ساده و بیتکلّف ایلیاتی تلقی کنیم و آنها را همچون میراثی فرهنگی در نظر آوریم که مجاز به انجام هیچ دخل و تصرّفی در ساختارِ زندگی شخصی خود نمیباشند.
حفظ فرهنگ کوچ
بنیان فرهنگی ایل به واسطهی پویایی و حیاتِ زندهاش چنین ابهتی یافتهاست و عزلت دادن ایلیاتی راه حفظ فرهنگ کوچ نیست. در دنیای پر هیاهویی که ممکن است باارزشمندترین میراثهای بشری در غوغای زمانه گم شوند باید از راه و روش درستی برای حفظ پیشینهی افتخارآمیز خود استفاده کنیم.
سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با تعهدی که در قبال حفظ و حراست از فرهنگ این مرز و بوم بر عهده دارد برای انجامِ این مهم، راهِ توسعهی توریسم عشایری را برگزیدهاست. تنها شیوهی معقول و کارآمدِ حفظ فرهنگ غنیِ عشایری عرضهی این فرهنگ و تبادل آن با دنیای خارج است.
تعدد فرهنگها همواره عامل اصلى گفت و شنود بودهاست و این سازمان سعی دارد با برگزاری جشنوارههای کوچ، نمایشگاههای صنایع دستی و فروشگاههای فرآوردههای غذایی، مسابقات ورزشی ایلیاتی، جشنوارههای رقص و موسیقی سنّتی، برپایی موزه و همچنین احداث اقامتگاههای گردشگری در مراتع سرسبزِ ییلاقی زمینههای این گفتگو را فراهم آورد.
با تداوم چنین حرکتهایی برپایهی برنامهریزیهای صحیح و زمانبندیشده میتوانیم در آیندهای نه چندان دور به حضور چشمگیر هموطنان کوچنشینمان در بزرگترین و معتبرترین جشنوارههای هنری و فرهنگی جهان بیش از پیش افتخار کنیم و کشور ایران را با طبیعت چهارفصل و اقوامِ گوناگوناش در قالبِ یک قابِ واحدِ زیبا در اذهان جهانیان جاودانی گردانیم.